چگونه بگویم تا مرا نزنی؟ چگونه بگویم تا خودت را نزنی؟ چگونه بگویم «علی» بدبختی ما است؟!

 

علی یعنی خدعه! یعنی دروغ یعنی توهم. علی گونه ای دهن کجی شوم به اعراب بود که باعث شد صورت ما کج فرم شود! یک گریز نافرجام بود که باعث شد زندان ما ایران شود! تو بگو چگونه از علی خدا را شناخته ای؟ از یک نام عربی که بارها و بارها در حسینه ها تکرار شده است چه معرفتی ممکن است کسب شود؟ علی یعنی آن همه پول که در یک قفسسه آهنین ریخته می شود تا فرزند تو معالجه شود یا همسرت باز گردد یا در کنکور قبول شوی و یا شغل مورد علاقه ات را بیابی! علی یعنی توهم! یعنی واگذاری شایستگی یک فرد برای احراز شغل به یک انگشتر عقیق! یعنی حکومت دردانه های خونخوار خداوندی عبوس که شکنجه می دهد و خود را بخشنده مهربان می داند!

چگونه به تو بگویم تو را بازی داده اند؟ چگونه بگویم که تو نیازی به ولی نداری! آن هم ولی موهومی که غایب است و تو عملا کارهایت را خود انجام می دهی و او هیچ نقشی در زندگی تو ندارد. چگونه بگویم که خودت و مرا با دندان ندری؟ راستی تو چرا درنده شده ای؟ به پیرامونت بنگر! همه در حال زندگی کردن هستند و بسیار بهتر از ما که ولایت را ستایش میکنیم زندگی میکنند. چگونه به تو بگويم علي همچون پرتره اش که تصوير زني است که برايش ريش گذاشته اند فقط توهم است؟ علی ای همای رحمت؟ کدام رحمت؟ می توانی یک رحمت را به علی ربط دهی که توهم نباشد؟

اینها رحمت است؟

1- علی پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)

2- کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)

3- کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بقتل رسیدند.

4- نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)

5- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)

6- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)
نقش علی در ترور مخالفان :

1- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:
وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یک
تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)

2- سر بریدن” مغیره” :
پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)

3- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد 5. صفحه 27)

4- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :
پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57)

5- سر بریدن “عتبه” :
مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)

در زمان امام علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. امام علی در یکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آ«جا گسیل داشت و شورش تودهها را در سیل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی،ص 136). در مورد دیگر که مردم استخر شورش کردند، امام علی «زیادبن ابیه» که از خونخواری و آدمکشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیادبن ابیه کتابها و روایات زیادی نوشته و نقل شده است(روجوع کنید به کتاب مروج الذهب،جلد دوم ص 29).

– در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی را از شهر خود بیرون کردند. امام علی مجددا زیادابن ابیه را به آنجا گسیل داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. (تاریخ طبری، جلد 6، ص 2657 و یا فارسنامه، ص 136)

– مردم خراسان نیز در زمان امام علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند به عنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعدبن هبیره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشابو را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. (تاریخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292)

– در زمان امام علی مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خودداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فوتوح البلدان ص 150)

– به روزگار خلافت علی بن ابی طالب، چون پایان سال 38 و آغاز سال 39 بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد، غنیمت بسیار و برده ی بی شمار بدست آوردند. تنها در یک روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. لکن سرانجام خود و یارانش، جز گروهی اندک، در سرزمین قیقان (سر حد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان، بلاذری)

– علی بن ابی طالب، عبدالرحمان بنی جز طائی را به سیسستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وی را بکشت،پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم. وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری)

– علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولیدبن عقبه همراه همراه با اشعث از ولید طلب یاری می کرد و ولد برای یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند. (فتوح البلدان، بلاذری)

اينها تنها مواردي از جنايات اين هماي رحمت بود. بيشتر جستجو کنيد تا بيشتر بدانيد. چگونه به تو بگویم علی مایه بدبختی و رنج و عقب ماندگی و خرافاتی شدن ما است؟ چگونه بگویم تا این بدبختی بختک مانند را دریابی؟

افسوس که تو در خواب رفته ای و شغالان زوزه کشان همچنان میهن و هویت و انسانیتمان را می درند!

 


110 پاسخ برای «چگونه بگویم تا مرا نزنی؟ چگونه بگویم تا خودت را نزنی؟ چگونه بگویم «علی» بدبختی ما است؟!»

  • Ali

    Aali bood vali heyf naravad mikhe ahani bar sang foroo.

  • peyman

    درود ، دروووود
    مدتها بود متن انتقادي و روشنگرانه اي مثل اين متن نخونده بودم . هويت ما اسلامي نيست ، اينا هم هر چي بيشتر زور بزنن بيشتر ضايع ميشن . اتفاقن خوبه ، هر چي بيشتر بخوان اين مزخرفات رو به خورد ما بدن ما بيشتر ميريم دنبال حقيقت . همون جور که تا حالا رفتيم . خودشونم ميدونن که ضريب نفوذ دين چقــــدر بين مردم مخصوصن جوانها و دانشگاهيا اومده پايين . اين يعني نويد يک آينده ي روشن .

  • sasha

    Bravooooooooooooooooooooooo

  • Tweets that mention چگونه بگویم تا مرا نزنی؟ چگونه بگویم تا خودت را نزنی؟ چگونه بگویم “علی” بدبختی ما است؟! « انديشه -- Topsy.com

    […] This post was mentioned on Twitter by cyrus and omid iran, خبر هاي جنبش سبز. خبر هاي جنبش سبز said: بالاترين: چگونه بگویم تا مرا نزنی؟ چگونه بگویم تا خودت را نزنی؟ چگونه بگویم “علی” بدبختی ما … http://bit.ly/fhMwDj #iran #iranelection […]

  • زخم سیاه خموشانه

    چون بدی اش گفتی حسنش هم بگو
    ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به چشم گنهکار نگاهش مکن. شاید سحرگاه توبه کرده باشد و تو ندانی…… حضرت علی (ع)

  • farzn

    با سلام خدمت شما اگر ناراحت نميشويد بگويم كه فشارهاي زياد شما را روانپريش نموده تا حدي كه مطمئن هستم تو الان به علي و دين و بعدا به خدا و در آينده نزديك حتي به خودت شك نموده و ادامه اين شك شما را تا مرز جنون هم خواهد برد آنوقت است كه خوانواده ات ميروند و در حرم ها پول مي ريزند كه بلكه شفا يابي . بنده هم بابرخي نظرات شما مواقم ولي نگاه كن ببين با همين به ظاهر اراجيف نيز مي تواني حداقل خودت را كمي آرام كني پس زياد زور نزن تا زودتر به جنون كامل برسي چون انها كه رسيدند مگن كه مرگ براشون بهتره .بالخره جوانها نيز به جز مواد به يه چيزهايي براي آرام شدن نيازدارن سعي نكن اونم ازشون بگيري.

    • تینا

      khoda ro shokr dooste man kehadeaghal yeki harfe dele mano zad!ahsant be to ke yadashtet kami arumam kard nesbat be in mohmal guiiha ke edeeiiii ke mikhahand khod ra az har masuliyati rahaii bebakhshand!
      ahar ali dorugh ast va tavahom in ra bedan ke haman ali eshghe melati ast va to haghe tohin nadari.agar dar sadre matlabat minevisi bedune ghasde tohin be din va shariat pas janebe ehteram ra be hamvatanan raayat kon le asheghe ali st!

    • محسن

      لطفا نظریه مشعشع درمان بیماری از طریق ریختن پول در حرم را در یک مقاله علمی به دنیای پزشکی عرضه فرمایید. مطمين باشید که جایزه توبل نصیب شما خواهد شد!

      عزیز جان، این کاسبی مذهب است و پول ریختن برای عده‌ای مفت خور که به زندگی زالویی خود در کنار مذهب ادامه دهند. سر کیسه کردن من و شماست، آگاه شو!

  • امیر

    من فکر میکنم در مورد کسی نوشتن اونم کسی که 1400 سال پیش زندگی کرده به همین راحتی ها نیست.
    اگر نوشته های علی رو بخونی میتونی دریافتی از نگاه و اندیشه اش داشته باشی که این احتمال رو میاره پایین که همه نوشته های بالا درست باشه.
    باورهای من و شما کاملا فرق داره و من به نگاه شما احترام میگذارم اما نقد یک شخصیت نه برای شما و نه برای من با اطلاعاتی که از اون زمان به ما رسیده کار راحتی نیست.

  • Bijan

    اهل سنت معتقدند که چهره علی بسیار زشت و سالکی بوده است به همین خاطر مردم از او می ترسیدند که محمد در عید غدیر از مردم می خواهد که از او نترسند.

  • مجید

    نسل ما گویا به یک همگرایی پنهان در برداشت از دین دارد سوق پیدا میکند. من آنقدر ها خوشبین نیستم که گمان کنم تا پایان عمر این نسل، دید مردم نسبت به تشیع و اسلام به کلی عوض شود ولی اقبال جوان تر ها از اینگونه روشنگری ها دارد به سرعت بیشتر می شود و این نشانه خوبیست. به وضوح میبینم حتی چند سال پیش گفتن چنین حرفهایی هنوز خیلی تابو بود ولی امروز افراد بیشتری می شنوند و افراد بیشتری می پذیرند.

  • احسان

    در اینکه به نام «علی» و «مذهب» ما رو فریب دادن شکی نیست. چیزی هست که نیاز به دلیل و مدرک خاصی نداره و اون رو در زندگی امروزمون به صورت واضح می بینیم. اما وقتی شما میخواین در مورد شخصیتی که بیش از هزار سال پیش زندگی میکرده قضاوت کنین کار خیلی سخت میشه، چرا که ناچارین از روی نوشته های دیگران این کار رو انجام بدین.
    شما چطور به حقیقت بودن مطالب و حوادثی که از «تاریخ طبری» و «مروج الذهب» و … نقل کردین اطمینان دارین؟ شما فقط قسمت هایی از این کتابها رو که مطابق با عقیده شما بوده نقل کردین. دقیقا همون کاری که ملاها و مذهبی ها انجام میدن. در نتیجه من هیچ فرقی بین اون مذهبی های تندرو و افردی مثل شما نمی بینم. هر دو سعی میکنید واقعیت بیرونی رو مطابق با عقیده ذهنی خودتون جلوه بدین.

    • ماهتو

      خب همین منابع هم هستند که علی را به ما معرفی می‌کند. به قول شما ما در مورد شخصیت های 1400 پیش مدرکی جز این کتاب‌ها (که به صحتشان اطمینانی نیست)‌نداریم. پس اگر در ماهیت و اعتبار این منابع اطمینانی وجود ندارد، نه می‌توان گفت علی رحمت است و نه می‌توان گفت که علی پیام‌آور خشونت است. در هر صورت موهومی است و چسبیدن به آن جز خرافه نمی‌تواند باشد.

      پ. ن. حتی اگر نویسنده این موارد را سلیقه‌ای هم گل‌چین کرده باشد، اگر حتی یکی از این موارد درست باشد، با هیچ یک از شواهدی که منبریان به سلیقه خود از رحمت علی عنوان می‌کنند خنثی نمی‌شود. خشونت در هر اندازه ای، حتی قتل یک انسان، به هیچ وجه قابل توجیه نیست. ولو در تمام بخش‌های دیگر زندگی‌اش انسان شریف و بخشنده‌ای باشد.

      • man

        how about his book of nahjol-balagheh? How can someone say such deeply moving words and committ any of the acts you mention? Goes fully against logic.

      • ماهتو

        @man: This is a contrasting point, we are in doubt whether to believe nahjol-balagheh or other books mentioned here, I think our conflict is all about the certainty of these documents. no one can prove one of these to be valid. I can not believe in something which I have no reasonable and valid source of information. I do not speak about his violence actions which I’m not completely sure about. what I say is that it’s unreasonable to ask him for help.

    • محسن

      جناب زخم سیاه خموشانه در بالا جمله خوبی را از علی گفته است. اگر شما در مورد جنایتها و بدکاریهایی علی مطمئن نیستید، چگونه میخواهید به جمله‌های انسانی و اخلاقی که به وی منسب است اطمینان حاصل کنید؟ اگر آن را نتوان براحتی به وی نسبت داد، این را هم نمیتوان. مشکل این است که مسلمانان فقط آن چیزی را که خوش دارند گلچین کرده و به وی نسبت میدهند!

  • mazdack

    باید بمردم ایران بفهمانیم که اسلام همین است که این حرامیان از خمینی تا خامنه ای و طالبان میگویند و چیزی بنام اسلام رحمانی نیست.کسانی که اسلام را به میل خود تفسیر میکنند خائن به مردمند.گویا مردم از خرد تهییاند و این احتیاج به قیم دارند!

  • shenkey

    آخه الاغ احمق،تو فکر کردی اگه اسلام نبود تو و امثالت هنوز در جهل و بلاهت فارسی مونده بودی؟خوب چشمهای کورت رو باز کن ببین قبل از اسلام چی داشتین؟چندتا دانشمند و متفکر داشنین؟چندتا کتاب و نظریه علمی داشنین.هر چه دارید مربوط به بعد از اسلامه.میگی نه؟سند معتبر بده.البته تو اینقدر شعور نداری که بدونی مسلمون بودن لیاقت میخواد که تو و امثالت ندارین.همون بهتر که یک نفهم بمونی و با اون کورش مسخره و اون تکه گل انشورش دلت رو خوش کنی که ایرانیها 2500 سال تمدن داشتند و اعراب همه چیز را ویران کردند.بزغاله در کشور جعلی شما چیزی نبود که بشه خرابش کرد،جز یک مشه وحشی زبان نفهم که خود را متمدن میدونن.

    • anddisheh

      دوست عزيز، تعصب را کنار بگذاريد و از تلنگرها بهره بگيريد.
      اين حرفي که ميزنيد محصول تعريف پروژه اي در دفتر رهبري با هدايت غلامعلي حداد عادل بود که به سختي و مفتضحانه شکست خورد! يعني کم اهميت و پست نشان دادن ايران باستان. البته در ميان مردم عادي. مثلا پرسيده شود چند دانشمند قبل از اسلام نام ببريد.
      قبل از اسلام ايران نسبت به ساير نقاط جهان در بسياري از موارد سرآمد بوده است. مثلا معماري و پزشکي و موسيقي و سيستم اداري مملکتي, پست, ارتش و علوم مختلف ديگر از جمله نجوم. مثلا چند نمونه از دانشمندان قبل از اسلام:
      اسكیلاس- دوره هخامنشی (زمان حكومت داریوش از سال 486- 521 ق.م.) دریا نورد و مكتشف و مهندس سازنده قنات
      ستاسپ- دوره هخامنشی ( زمان حكومت خشایار شاه 2466-486 ق.م.) دریا نورد و مكتشف
      بوبراندا-دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس
      آرتاخه-دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس و سازنده كانال آتوس
      استانس- دوره هخامنشی شیمیدان و استاد دموكریتوس
      برازه- دوره ساسانی (زمان فرمانروائی اردشیر( 241-226 م) مهندس و احیا كننده شهر فیروز آباد
      برانوش- دوره ساسانی- سازنده شادروان شوشتر
      فرغان- دوره ساسانی- سازنده تاق كسرا
      جهن برزین- دوره ساسانی – سازنده تخت (تاقدیس)
      شیده- دوره ساسانی – سازنده كاخ خورنق
      ابولؤلؤ(فیروز) – قاتل عمربن خطاب (خلیفه اعراب و متجاوز به ایران) – هنرمند ، صنعت كار و سازنده آسیاهای بادی
      در نقاشی بزرگ کلیسای واتیکان تصویر زرتشت فیلسوف و معلم ایرانی در آکادمی یونان را می توان مشاهده کرد.
      مانی، فیلسوف و نقاش بزرگ ایرانی
      ….
      سابقة جراحی و شکافتن بدن انسان برای معالجه در تمدنهای مجاور تمدن ایران و دیگر تمدنهایی که به نوعی با ایران پیوند داشته اند به دوران پیش از تاریخ باز می گردد. اسناد متعددی از عمل جراحی در آن دوره وجود دارد. در مصر جراحی شایع و کاملا شناخته شده بود (برای بررسی پیشینة جراحی در این سرزمین رجوع کنید به ماینو ص 69ـ139). در بین النهرین با استناد به قوانینی که در قانون نامة حمورابی (حمورابی ششمین پادشاه از اولین سلسلة پادشاهان باستانی بابل حک : احتمالا از اوایل هزارة سوم تا اواسط هزارة دوم پیش از میلاد) در بارة دستمزد جراح و نیز جریمة اشتباه او وجود دارد (برای آگاهی از متن این قوانین رجوع کنید به حمورابی ج 2 ص 79ـ81 برای گزارشی از وجود جراحی در دورة حمورابی رجوع کنید به همان ج 1 ص 416ـ420) رواج این نوع درمان در هزارة دوم پیش از میلاد تأیید می شود. در ایران کهن ترین گزارش در بارة عمل جراحی به دورة پیش از تاریخ برمی گردد. این عمل ظاهرا در شهر سوخته در سیستان انجام شده است ( رجوع کنید به جنیدی ص 192ـ 194). دیگر دانسته های ما در بارة جراحی در ایران پیش از اسلام که در نوع خود مفصل ترین گزارش نیز به حساب می آید عباراتی از اوستا در بارة آزمودن جراحان و دستمزد آنان است . بر اساس فرگرد (بخش ) هفتم وندیداد (بند 38ـ49) جراحان زردشتی می بایست دانسته های خود را سه بار بر روی دیوپرستان (کافران ) آزمایش می کردند و در صورت موفقیت می توانستند زردشتیان را جراحی کنند و اگر در این مراحل سه گانه بیمار درمی گذشت جراحان از جراحی کردن محروم می شدند. در همین فرگرد از سه دسته پزشک صحبت شده است : آنان که با کلام ایزدی بیماران را درمان می کنند آنان که با گیاه درمان می کنند و آنان که با کارد درمان می کنند. میان اینها گروه نخست اهمیت بیشتری دارند. دلیل اینکه گروه سوم چنین اهمیتی ندارند احتمالا ممانعتهای دین زردشتی برای خونریزی است زیرا خون از جمله آلاینده هایی است که در صورت تماس اشخاص با آن مسائل و احکام مختلف دینی پدید می آید (دربارة احکام مربوط به خون از جمله رجوع کنید بهوندیداد فرگرد 6 بند 8 ـ 35). همچنین جراحان با توجه به جایگاه افراد در خانواده روستا یا کشور دستمزد متفاوتی دریافت می کردند ( رجوع کنید بهپزشکی * : بخش 2).

      در مورد موسيقي ايران هم قبل از اسلام اين را مطالعه بفرماييد: http://www.yrc.ir/images/content/ghabl%20az%20eslam.pdf

      یکی از نادرترین اعمال جراحی در ایران پیش از اسلام چگونگی زاده شدن رستم است که در شاهنامة فردوسی (ج 1 ص 238ـ239) گزارش شده است . بر اساس آن به هنگام زاده شدن رستم پزشک معالج ابتدا مادر او را با خوراندن می (= دارو) بیهوش می کند سپس پهلوی مادر را می شکافد و بچه را به دنیا می آورد و بعد محل زخم را می دوزد (قس بخش ب ).

      در برخی متون نظم و نثر ایران دورة اسلامی (برای نمونه از متون نظم رجوع کنید به ازرقی هروی ص 14 بیت 329 برای نمونه از متون نثر رجوع کنید به جرجانی ص 312) از واژة «دستکار» به معنای جراح استفاده شده است . واژة دستکار در متون ایران پیش از اسلام نیز به کار رفته است ( رجوع کنید به نیبرگ بخش 2 ص 59 ذیل h” ¦re ¦”dast-ka ) اما نه در معنای جراح و جراحی بلکه در معنای کار دست و صنعت . احتمالا دستکار در معنای جراح ترجمة «عمل الید» عربی است ( رجوع کنید به محقق ص 359ـ360).

      منابع :
      ابوبکربن اسماعیل ازرقی هروی دیوان چاپ سعید نفیسی تهران 1336 ش اسماعیل بن حسن جرجانی کتاب الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة عکس نسخة مکتوب در سال 789 هجری محفوظ در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران تهران 1345 ش فریدون جنیدی حقوق بشر در جهان امروز و حقوق جهان در ایران باستان تهران 1378 ش ابوالقاسم فردوسی شاهنامة فردوسی ج 1 چاپ برتلس مسکو 1963 مهدی محقق مجموعة متون و مقالات در تاریخ و اخلاق پزشکی در اسلام و ایران مقالة 12: «آگاهیهایی در بارة جراح و جراحی در اسلام » تهران 1374 ش
      سایت http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4543

      البته تمامی دانشمندان(ايراني) بعد از اسلام هم حاصل ذخیره ژنتیکی و تمدن بزرگ ایران قبل از اسلام بوده اند. شما اگر دقت کنید اعراب خود هیچ دانشمند و عالمی تولید نکردند و عالمانشان در سخنسرایی و تفسیر قرآن و تولید احکام اسلام خلاصه شده اند.

      حال شما لطفا چند دانشمند عرب بعد از اسلام در علوم مختلف نام ببريد از عربستان! اگر دقت کنيد دانشمندان بعد از اسلام که مسلمان بوده اند نيز از ايران يا از مصر بوده اند که پيشينه تمدني با شکوه دارند.
      خجالت بکشيد و عرب پرستي و دروغ را کنار بگذاريد!

    • محسن

      داداش چرا چرت و پرت میگویی؟ از کجا فهمیدی که نویسنده این مطلب فارسی زبان است؟ چشمهایت باز کن وآذربایجان را هم در بالا ببین. تو در واقع داری اقرار میکنی که آذربایجان هم چیزی نبوده و به واسطه عرب چیزی شده است!!! منظور مقاله همه‌ی ایران است (تازه این تاریخ است و واقعیت ربطی به ملی گرایی ندارد). از خودت بپرس که پس چرا این به قول شما اسلام علم پرور یک جوجه دانشمند هم در همان زمان در زادگاهش عربستان بوجود نیاورد؟ و چرا اکثر دانشمندان پس از اسلام در ایران و میانرودان بودند؟ چرا گرامر عربی توسط ایرانیان نوشته شد (اکثرش) در مورد پیش از اسلام آخوند به شما دروغ گفته است. اولا ایران از لحاظ علم به اندازه مثلا یونان پیشرفته نبوده ولی به اندازه خود پیشرفتهایی داشته است: گندی شاپور و کتابسوزان مسلمانان در ایران در تاریخ هست. تو نمیدانی چون آخوند تو را در جهل نگه داشته است.

  • ali

    ببینم اگر 100 نفر به ناموست نظر داسته باشند یا از شهرت بیرونت کنند و بعد تهدید حالا اگه زدی کشتیشون مشکلی داره؟ ربطی داره حالا مثلا کدوم پادشاه نکشته و اعدام نکرده، ما مشکل داریم نمی خواهیم به اخلاق پایبند باشیم، منفعت گرا هستیم کلا مشکل داریم علی بده؟

    • مهراب

      «ببینم اگر 100 نفر به ناموست نظر داسته باشند یا از شهرت بیرونت کنند و بعد تهدید حالا اگه زدی کشتیشون مشکلی داره؟»

      دقیقا! این کاری است که سربازان عمر (علی، حسن، حسین، سلمان) با ایرانیان کردند و ایرانیان از خود دفاع نموده و مقاومت انجام دادند. یعنی وقتی کسی به ناموست تجاوز میکند باید دفاع کنی. ایرانیان هم که حکومت خود را از دست داده بودند (بخاطر بی کفایتی خود پادشاهان ساسانی) دست به شورش و مقاومت بر علیه اسلام زدند. این مقاومت ها تا قرنها ادامه داشت.

      «ربطی داره حالا مثلا کدوم پادشاه نکشته و اعدام نکرده،»

      خوشحالم که علی را با دیگر پادشاهان مقایسه میکنید. حرف شما درست است علی هم یک انسان بود مثل دیگر انسانها و حاکمان، بعلاوه‌ی مقداری توصیه های اخلاقی.

      «ما مشکل داریم نمی خواهیم به اخلاق پایبند باشیم، منفعت گرا هستیم کلا مشکل داریم علی بده؟»

      چه کسی گفته است که اگر کسی پیرو علی نباشد، اخلاق را از دست میدهد. اتفاقا عده‌ی زیادی از مردم و ملل جهان هیچ اسلام را نمیشناسند و خیلی هم با اخلاق تر از مسلمانان هستند و رهبران آنها (مثل بودا و کنفسیوس) خیلی از علی اخلاقی تر و انسانی تر بوده‌اند.

  • alirezakhoshvaght

    omidvaram in didgah ha dar beine mardome adi ham bishtwr beshe

  • Vivian

    از عوام اگر بگذریم، در مورد علی متاسفانه عمق فاجعه بسیار زیاد است، کم نداریم گروهها و دسته هایی که علی پرست هستند و مرام و مسلک و گنبد و بارگاه هم دارند! آنهم از قشر تحصیلکرده و بعضن نه چندان پایبند به دین و مذهب. انگار نوعی کلاس به حساب میاد علی دوست بودن اینان! این اسلام ایرانیزه شده چنان در تارو پود این مردم و سرزمین نفوذ کرده که خلاصی از آن شاید امکان پذیر نباشد، از شاعر گرفته تا عارف تا طبیب و ریاضی دان! تاریخ ما با اسلام آمیخته، زبانمان نیمه عربی شده، اسامیمان اکثرا ار 12 امام و همسر و بچه هاشون گرفته شده، تقویم ما اسلامیست، مردممان نه تنها در ده و شهرستان بلکه در ینگه دنیا هم شب احیا لچک سیاه به سر میذارند و در مسجد شهرشون پای منبر آخوند قرآن سر می گیرند! با این غده سرطانی هزار و اندی ساله چه می شود کرد؟ شاید با مرگ سلولهای پیر و رویش بافتهای تازه و به کمک داروی خرد و روشنگری بتونیم بدن فرسوده ایران رو از شر این بیماری مهلک رها کنیم.

  • بي نام

    برات متاسفم

  • mazyar

    آنکس که نداند و بخواهد که نداند
    در جهل مرکب ابد الدهر بماند

    ما ما ما ما ما ما ما به اسپهان میگوئیم اصفهان
    چون عربها عربها عربها عربها عربها پ ندارند.
    ننگ بر ما

  • ایرانی

    درود به تو دوست من
    خوشحالم که کسی هست که مردم رو آگاه کنه..
    ادامه بده..

  • آذرخش

    متن خوبی بود…فکر میکنم جا دارد دنباله ای درباره چگونگی مرگ علی هم بنویسید، ماجرای فیروز و ابوملجم و پیمانشان… که ریشه در به جان آمدن مردم پارس از دست خلفایی داشت که علی چهارمشان بود…حتی جا دارد این کار ادامه یابد و روی دیگر سکه را در مورد کل این خاندان نشان دهد…سپاس

  • mazyar

    ما با افتخار آنهم بطور ناقص زبان آنها را گرفتیم و سنگ آنها را به سینه میزنیم که پدران ما را کشتند و مادران ما را به نو کری گرفتند و بخواهران ما تجاوز کرده وآنها را به کنیزی به حرمسراهای خویش بردند. برادران ما را برده کردند.
    ما میلیونها میلیون برا ی مرگ کله شقانه حسین عرب گریه میکنیم که نه تنها خود را بلکه کودکان را بدون مسئولیت عمدا بکشتن داد 72 تن. این خود یک جنایت است.
    ولی حتی 72 عرب و بدتر از آن هفتاد و دو تن ایرانی برای مرگ غیر داوطلبانه میلیونها ایرانی گریه نمی کنند که فدای غنیمت گیری اعراب و غارتگری آنها شدند.
    ما از تاریخ عرب هیچ نمی دانیم و از تاریخ اسلام هم هیچ نمی دانیم فقط این اراجیف را که ملایان میگویند.

    واویلا این چه ملتی است
    ما که هستیم و چه هستیم
    ننگ بر ما

  • کودن

    بخوانید قرآن را ای کسانی که می انگارید که از آسمان آمده است. چندصد بار و چند هزار بار از قتل و اقتل و یقتلون و یقاتلون و مقاتلون و چنین چیز ها میگوید.

  • hamed

    aghajan ba nale varoone zadan nemitavanid az khashm melat iran farar konid
    shoma avamele jomhoriye eslami hastid ke mikhahid mardom ra nesbate be mobarezin badbin konid
    motmaenam ke takzib mikonid vali door nist zamani ke mardom ma kakhe zolme shoma jasosan va khodfroshane mozdor jomhoriye eslami ra dar ham bekoband va name shoma ra az arshive mnahramaneye vezarat kasife etelaat dar avarde be mardom moarefi konand

  • یاشار

    من هم قبول دارم که امثال علی و حسین آدمهای عادی بودند. مثل خیلی از شاه ها یا رهبرها که به هر دلیل جنگ میکردند و شاید آدم هم میکشتند. اما مسئول بدبختی الان ما هم نیستن

    • anddisheh

      همينطور است گرامي. آنها نقش داشته اند ولي در حال حاضر داروي خواب آور هستند. يک داروي قوي براي خواب کردن. براي همين لازم است آن دارو شناسانده شود تا بيداري به دست آيد.

  • محسن

    درود بر شما. عالی بود. گردآوری مهمی است.

  • حمید

    ای پیروان قادسیه اهل سنت یا که شیعه
    رهروان راه شیطانید دشمنان خاک ایرانید

  • هوشنگ

    اسلام ريشه همه بدبختی های ايران است. تا زمانی که اسلام در ايران است بهتر از اين نخواهد شد. تا زمانی که چهره راستین تازی هایی مانند علی و حسین را نشناخته ایم روزگاری بهتر از این نخواهیم داشت. تا اسلام در ایران حاکم است آش همین و کاسه همین است!

  • بهمن

    گفتار بهرام مشیری را در باره علی دنبال کنید تا بینید که در کتابهای تاریخی و حتی اسلامی آمده است که علی یک لات بیرحم و چاقوکش بوده که تنها زبان زور را می فهمیده است. این چهره زیبا و روایات دروغینی که در باره او درست کرده اند کار همین آخوندهایی است که با این دروغ بافی ها ملت را گول زدند و اکنون که خرشان از پل گذاشته است، دارند فرزندان آنها را در کهریزک ها شکنجه می کنند. علی هم یکی مانند خلخالی یا لاجوردی در ۱۴۰۰ سال پیش بوده است. اگر روزگار به همین گونه پیش برود در آینده نیز خمینی و خلخالی را «اوج انسانیت و شراف» می کنند.

  • محمد رضا

    توصیه به مسلمانان: میدانم از سر تنبلی و عدم عادت به مطالعه که در همه ما وجود دارد، اکثر شما هم بزرگترین کتاب خود را نخوانده‌اید! آخه گرامی، این بزرگترین و بهترین کتاب اعصار است! چرا آنرا روی طاقچه میگذاری خاک بخورد؟ چرا آنرا فقط سر گور مردگانمان میخوانیم؟ چرا این قرآن شده فقط برای عزا و گریه؟ از خودت بپرس که چرا آخوند که تمام اسلامت را از وی داری، این عرف و عادت را در تو تقویت نموده است (علیرغم ادعاها). قرآن را با دقت بخوانید، ورقهای آنرا پس و پیش کنید، از نرم افزارهای رایانه‌ای استفاده کنید. اگر کمی دید خود را تغییر دهید، خواهید که این کتاب آن نیست که شما خیال میکنید.

  • آمیزممد

    انصافآ ازخواندن این مطلب مشعوف شدم.کیف کردم.امیدوارم همچنان قلمت پربارباشد.موفق باشی

  • vision

    اندیشه جان بیا تعصب و لجبازی رو بذار کنار و برگرد به بالاترین.اگه قرار باشه تو نباشی-گمنامیان نباشه و هر روز یکی قهر کنه بره بالاترین دیگه بالاترین نیست.اگر هدفت همینه بازم اشتباه می کنی.مگه کشور دیکتاتور زده ما چندتا رسانه مثل بالاترین داره که اونو هم خدمون خراب کنیم؟

  • پیروز

    ان احمق تازی پرست که گفته ایران بعد از حمله تازیان پیشرفت کرده باید بدونه که محمد حتی کندن خندق را از سلمان فارسی یادگرفت اثار بجای مانده مثل پرسپولیس و ایوان مدائن تیسفون خود گویای همه چیز است

  • رامین

    دوست داشتن امامان هیچ ربطی به دوست داشتن اعراب ندارد همینطور که اکثریت ایارنیان از اعراب متنفرند اما دوستدار امامان هستند .کج اندیشه شمایانی هستید که برای ابراز دشمنی خود به هر ریسمانی بد اخلاقی و بی اخلاقی چنگ میزنید .اگر به کتابهای مسلمانان و ایرانیان باور ندارید پس کمی آزاده باشید و کتاب امام حسین و ایران کورت فریشلر آلمانی را و یا تمامی کتابهای پرفسور آن ماری شل را بخوانیدتا بفهمید شما خیلی بیشتر از ما مسلمانان ایرانی از آنطرف پشت پام فراتر رفته اید.اینکه اکنون نیز قرانها بر نیزه هاست و معاویه زمان خامنه ای قاتل از آن سوءاستفاده میکند شما نیز چون خوارج زمان از این قران بر نیزه سوء استفاده مطلوب خود را میکنید.اما امامان در قلب میلونها ایرانی جای دارند شما هم اگه مخالفی باش و از این مخالفت بمیر .فدای سرباقیه دوستان دین ستیزت

  • لطفعلی لطیفی

    بسم الله الرحمن الرحیم
    دفاع از امیر المؤمنین علی (ع)
    در این مقاله، اتهامات گوناگونی بر امام امیر المؤمنین علی (ع) وارد شده است که برای نمونه نقد یکی از آنها بیان می شود. در مقاله آمده است:» علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)»
    بنده به نشانی داده شده مراجعه کردم و چنین یافتم که نوشته بود از «به ابى لبيد جهضمى كه از قوم ازد بود گفتند «على را دوست دارى؟» گفت «چگونه كسى را كه در يك قسمت روز دو هزار و پانصد كس از قوم مرا كشته است دوست داشته باشم؟ آنقدر از مردم كشت كه كسى نبود كسى را تسليت گويد و هر خاندانى بكشتگان خود مشغول بود.» »
    پس مطلب نقل قول از یکی از دشمنان علی علیه السلام است. حال فرض کنیم که او راست گفته باشد، امیر المؤمنین علی (ع) چرا چنین کرد؟
    در تاريخ‏الطبري/ترجمه،ج‏6،ص:2471 آمده است که «محمد گويد: در جنگ جمل در اطراف جمل ده هزار كس كشته شد كه يك نيمه از ياران على بودند و يك نيمه از ياران عايشه، دو هزار كس از قبيله ازد ….» پس بنا بر نقل تاریخ طبری، تعداد کشته های ازد در جنگ جمل دو هزار نفر بوده است.
    بر این اساس، قوم ازد در جریان جنگ جمل، علیه حکومت مرکزی شورش کردند و همراه سایر جملیها به جنگ برخاستند. امیر المؤمنین علی (ع) قصد نداشت با آنان بجنگد اما آنها جنگ را شروع کردند. در جنگ هم حلوا خیرات نمی کنند. از هر دو سو، بنا بر نقل تاریخ طبری، به تساوی عده ای کشته شدند. اگر قرار باشد دنبال مقصر این کشته ها بگردیم باید دید چه کسانی فتنه را ضد رهبری امیر المؤمنین علی (ع) هدایت کردند؟ رهبری که از قضا علاوه بر نصب الهی با روش مردمسالارانه ای هم انتخاب شده بود.
    برای این که رفتار امیر المؤمنین علی (ع) را در یابیم خوب است به ماجرای شهادت قنبر غلام امیر المؤمنین علی (ع) بپردازیم. قنبر غلام امیر المؤمنین علی (ع) سالها پس از شهادت مولایش توسط حجاج ثقفی حاکم مستبد عراق احضار می شود و از او خواسته می شود یا به امیر المؤمنین علی (ع) اهانت کند یا مرگ خویش را شاهد باشد. او راه دوم را برگزید. قنبر حاضر شد ذبح شود اما از مولای سابق خود برائت نجوید. (الغارات، ترجمه، ص:535)
    از اینها که بگذریم دنیای مطلوب شما یعنی جهان مدرنیته فقط در یکصد سال اخیر مرگ دهها میلیون انسان را رقم زده است که تنها حدود 220 هزار نفر آنها در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی توسط دولت محبوب شما زنده زنده سوختند و خاکستر شدند.

  • Reza Germany

    با درود ،بسیار زیبا نوشتید چیزی رو که من و بسیاری از هممیهنان میخوان فریاد بزنن کاملا شفاف بیان کردید ، سپاسگزارم ،،،راستی راست میگی ها دقت نکرده بودم,,,,,,, علی بدون ریش عجب جیگرییه ،،،،،،،، پاینده ایران

  • Arash

    aari, Ali badbakhtie to va badbakhtie hamaye khodegaraane mesle tost, dorugh haayat ham asar nadaarad, tof be ruyat, Eede Ghadir ruze naaomidie kaaferaan mobaarak baad.

  • لطف علی لطیفی

    بسمه تعالی
    پاسخ یکی از نقدها را در وبلاگم نوشته ام.
    lotfali1.persianblog.ir

  • ali

    yani fagat yek kalme barat kafiye va liyagatet ham hamine khak bar sare bi shuret to che miduni ali kiye

    • betty

      بله … نتیجهٔ دوستداری علی‌ و .. اسلام روز به روز بیشتر تو مملکتمون خودشو نشون میده ….. از اوج قله به انتهای عمیقترین درّه .. حیرت آور ه

  • sepideh

    مطلبت عالی‌ بود.خیلی‌ از مردم این حقایقو میدونن ولی‌ متاسفانه چشمشون رو میبندن.میدونی‌ ترس از جهنّم و اون دنیا تا مغز استخون مردم نفوذ کرده فکر می‌کنن اگه این حقیقت رو قبول کنن که علی‌ واقعا یه آدم کش بیشتر نبود یا حتا همون پیامبرشون محمد ،خودشون و خانوادشون به انواع عذابهای ابدی دچار میشن

  • Siavash

    متاسفانه یک جنونی به نام اسلام ستیزی بین برخی هست که آنان را مجبور میکند که هرگونه تهمت و توهینی به پاکان را به پاکان بزنند و جایز و حق هم بدانند و حاضر نیستند حقایق را بپذیرند که هیچ موضع روشنگری هم میگیرند.
    این شخص نیز یکبار این دروغها را از سایتهای اینترنتی کپی کرد و من نقد آن را به ایشون نشون دادم و اگر کمی انضاف و منطق داشتند میپذیرفتند ولی ایشون بجای پاسخ و دفاع از اتهامات بی اساسی که علیه حضرت علی مطرح کردند من را به حمایت از «جنایات وحشی» محکوم کردند.
    در هر صورت از آنجا که دروغها اکثرآ تکراری هستند و پاسخ هایشان قبلآ داده شده چند تا از آنها را اینجا میگذارم.
    تا اهل انصاف خودشون قضاوت کنند

  • Siavash

    1. جنگ جمل و قضیه ازد (جنگی که دشمنان علیه امام آغاز کردند)
    مروج الذهب -صفحه ۷۲۹:
    پس از جنگ جمل …
    « به ابی لبید جهضمی که از قوم ازد بود گفتند : « علی را دوست داری ؟ » گفت : « چگونه کسی را که در یک قسمت روز دوهزار و پانصد کس از قوم مرا کشته است دوست داشته باشم ؟ آنقدر از مردم کشت که کسی نبود کسی را تسلیت گوید و هر خاندانی به کشتگان خود مشغول بود ».
    پس :
    لذا این افراد هرچقدر تعدادشان باشد ر جنگی که خودشون به ناحق شروع کردند کشته شدند.
    2. 4- نبرد “لیله الحریر”:
    «علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)»
    اگر منظور نویسنده از تیغ گذراندن این است که امام متجاوزین را در جنگ کشت یعنی از خود دفاع کرد که پس ر این مورد نقدی وارد نیست و بلاخره یکبار یک اسلام ستیز سخن راست گفت که البته الهریر مربوط به جنگ صفین است و جا از آن نیست.

  • فرزين

    باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو میتوانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ.

    وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند .

    به اميد روز پيروزي خرد و انديشه بر چنگال اين فريب خانمان سوز .

  • Siavash

    «5- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
    عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)»
    ماجرا از این قرار بود که پس از شهادت «محمد ابن ابى بکر» به دست «عمرو عاص» و قرار گرفتن مصر در اختیار او ، معاویه جسور شد و قصد غلبه بر بصره را داشت، نامه‏اى براى مردم آن سامان نوشت تا آنجا را از اختیار حضرت خارج سازد و این کار به دست « ابن حضرمى» انجام شد و او به اتّفاق گروهى از منافقان بر قسمتهایى از بصره مسلّط شد و امنیت ان خطه را بخطر انداخت . هنگامی که حضرت خبر یافت مردی تمیمی را فرستاد تا قوم تمیم را که از ابن حضرمی حمایت می کردند هدایت و نصیحت نماید که آنان با این مرد تمیمی خصومت کردند …
    و بهتر است ادامه ماجرا را از منبع مورد استناد ایشان ( علی مرزی نامتناهی، حس صدر، ص 199 ) مرور کنیم :
    « این بار امیرالمومنین ( ع ) تمیمی دیگری بنام جاریه بن قدامه را بهمراهی تعداد کافی مرد جنگ روانه بصره کرد . جاریه توفیق یافت تا جمعی از افراد قبیله را با خود همراه کند . سپس با سربازانی که در اختیار داشت بجنگ با عبدالله دست زد . عاقبت عبدالله حضرمی و هفتاد تن از یارانش بقلعه کهنه ای در بصره پناه بردند . جاریه خواست تا تسلیم شوند که نپذیرفتند . پس از اتمام حجت ، قلعه را آتش زد و همه هفتاد تن در قلعه سوختند.»
    چنانچه ملاحظه شد ؛ اولاً عبدالله حضرمی ( و نه حزرمی ) عامل و مامور معاویه برای ایجاد شورش و بلوا در بصره ( که اهالی آن نظیر قوم ازد که ذکر ان رفت پس از جنگ جمل نظر خوشی نسبت به امام علی نداشته اند ) بود و هیچ عقل سلیمی تسامح و تساهل در برابر دشمن را نمی پذیرد .
    دوماً امام علی ( ع ) در بصره نبوده که دستور سوزاندن انها را بدهد بلکه در کوفه بوده و از متن مورد استناد آنان استنباط می شود که جاریه ناچار به انجام چنین عملی بوده و پس از اتمام حجت حق خائنین و معاندین را کف دستشان گذاشته است .
    سوماً هم اینکه از « بوی گوشت بریان شده این انسانهای نگون بخت در هوا پخش و مردم را آزار داد » در متن اصلی خبری نیست و نویسنده محترم خود را در آن بحبوحه حس کرده و بوی سوختگی را خود شخصاً استشمام نموده است !
    ———————————————
    ادعا»
    در زمان امام علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. امام علی در یکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آ«جا گسیل داشت و شورش تودهها را در سیل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی،ص 136). در مورد دیگر که مردم استخر شورش کردند، امام علی «زیادبن ابیه» که از خونخواری و آدمکشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیادبن ابیه کتابها و روایات زیادی نوشته و نقل شده است(روجوع کنید به کتاب مروج الذهب،جلد دوم ص 29).»

    در صفحه ۲۶۷۴ جلد شش ، پس از بیان مطالب بالا می نویسد :

    « پیری از مردم استخر گوید : زیاد چندان مدارا کرد که مانند پیش به اطاعت و استقامت آمدند و به جنگ نپرداخت . مردم فارس می گفتند : رفتار این عرب همانند رفتار خسرو انوشیروان بود که نرمش و مدارا می کرد و می دانست چه کند .»

    و اما در ادامه به توضیح جزئیات سرکوب توسط زیاد می پردازد :
    « گوید : وقتی زیاد به فارس آمد کس پیش سران ولایات فرستاد و کسانی به یاری وی آمدند . وعده داد و آرزومند کرد و جمعی را نیز بیم داد و تهدید کرد . بعضی را بجان بعضی دیگر انداخت . بعضی ها خطر گاه دیگران را گفتند و گروهی گریختند و گروه دیگر به جای ماندند و فارس بر او راست شد ، اما با گروهی مقابل نشد و جنگی نکرد . در کرمان نیز چنین کرد.
    آنگاه به فارس بازگشت و در ولایتهای آنجا بگشت و بکسان وعده های خوب داد تا مردم آرام شدند و ولایت به استقامت آمد.»

    پس ، از متن بالا چنین بر می آید که علت قیام قهرمانانه ! تنها فرصت طلبی بعضی خراج پردازان و همدستی آنان با خوارج شورشی بوده است و نیز علت اشتهار زیاد بن ابیه به خسرو انوشیروان ، خوی مدارا و مماشات وی بوده و نه خوی خونخواری وی . و مهمتر از همه اینکه با قیام قهرمانانه ! آشنا شدیم !!!

  • andisheh

    doost aziz bedoone barresi tamam javaneb ghezavat bimanteghist.dar balatarin ziad az tafakor mibinam vali dar vagheat khabari az an nemibinam.pas lotfan tavajoh kon:
    1-gofti ali dar yek rooz 800 nafar kosht!agar har nafar 5min vaght lazem dashte bashe yani 3days bedoone khordan ghaza va khastegi va…va sayer mavared aksaran az in dastand.
    2-baraye shenakht har kasi bayad be neveshteha va nazarat oon tavajoh kard na be sokhan digaran ke momkene gharaz alood bashe.lotfan be nahj olbalaghe ham sari bezan.
    3-tarikh tabari az ghole aksar movarrekhin az bi etemad tarin tarikhhast.dar in zamine be ketabe 110sahabi sakhtegi neveshte marhoom asgari shoma ra erja midaham.
    4-doost aziz ba shoma ham aghideam ke arab che ghablan va che baad az eslam har che dasht sadaghe sar iraniha bood va marhoom motahari dar ketabe khadamat moteghabel eslam va iran falsafe bafi karde.vali soal injast ke shoma begooid chera irani jamaat dar toole tarikh hamvare say karde bejaye mokhalefat ba biganegan khod ra be anha chasbande va be estelah bademgan dore ghabchin boode.

  • سیاوش

    با دیدن عکسی که برای علی گذاشته اید شکم برد که میخواهید
    تبلیغی برای این بزرکترین جانی دوران بکنید.شما آثار تبلیغات را نمیدانید از فردا اسلامی ها این عکس را که زیبا یافته اند برمیدارند و تا ابد از ان برای تحمیق
    ساده دلان بهره ها میگیرند . من تعجب میکنم چرا اینهمه
    عکس از علی هست شما چنین عکسی خوش سیما از او را گذاشته اید. اصلا به این قیافه میخورد که قاتل و دشمن ایرانیان
    باشد . خواهش میکنم آنرا عوض کنید من عکس علی را که در
    موزه لندن است برایتان ایمیل میکنم جایگزینش کنید
    با سپاس

    • anddisheh

      آقا این عکس تصویر یک زن است که برایش معایب (محاسن) گذاشته اند که مردی خوش سیما شود. البته یک جایگزین برای چهره های اسطوره ای مانند رستم و سهراب هم باید میبود و برای همین چنین جلوه داده شده ات که بتواند با مینیاتورهای ایرانی رقابت کند.
      آن عکس موزه لندن را ممکن است در جایی آپلود کنید و آدرسش را بگذارید؟ مثلا در اینجا: http://tinypic.com

  • Siavash

    ادعا:
    سر بریدن “عتبه” :
    مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)
    من به جلد 5 تاریخ طبری رجوع کردم صفحه 1103 وجود ندارد صفحه 1103 در جلد 3 هست که مطلقآ چنین مطلبی ر آن نیامده مثل اینکه نویسنده اشکال دروغها و تحریفاتش را اینجا متوجه شده و آن اینکه آدرس صحیح که با آن دروغگو رسوا میشود.
    »
    6- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
    آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)»
    من جلد 4 صفحات 1464 تا 1380 و بیشتر را مطالعه کردم اثری از آن نبود بیشتر وقت خود رو صرف این نمیکنم فقط احتمالآ اگر اصلآ مطلبی مانند این در تاریخ طبری آمده باشد مربوط به جنگهای رده هست که پس از فوت پیامبر اعلام ارتداد کردند و بر علیه حکومت شورش کردند و جنگیدند و مسئله دگراندیشی یا غیره نبوده بلکه جنگ..
    ——————————————-
    ادعا:
    – مردم خراسان نیز در زمان امام علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند به عنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعدبن هبیره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشابو را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. (تاریخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292)
    فتوح البلدان بلاذری – صفحه ۲۹۲ :

    « هنگامیکه علی بن ابیطالب به روزگار خلافت خویش در کوفه بود ، ماهویه مرزبان مرو به خدمت وی شد . علی ( ع ) به دهقانان و اسواران و دهسالاران نامه نوشت که جزیه بدو پردازند . اهل خراسان سرباز زدند . پس علی ( ع ) جعده بن هبیره مخزومی را که پسر ام هانی دختر ابوطالب بود بدان جای روانه کرد . اما فتحی دست نداد و امر خراسان همچنان پریشان بود تا امام علی ( ع ) کشته شد .»

    البته چه از متن بالا و چه از متن نویسنده محترم کاملا بوی کشتار می آید !!!
    —————————————————
    ادعا
    – در زمان امام علی مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خودداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فوتوح البلدان ص 150)
    فتوح البلدان بلاذری – صفحه ۱۵۰ :

    عباس بن هشام از پدرش و او از جد وی روایت کند که : علی ( ع ) به یزید بن حجبه بن …بن عکابه را ولایت ری و دستبی داد . در خراج آن کسری پدید آمد . علی ( ع ) یزید را به زندان افکند ، چون از زندان بیرون شد به معاویه پیوست .پیش از آن ، ابو موسی به جنگ اهل ری که شوریده و عهد شکسته بودند شده بود و امور انجا را بحال نخستین باز آورده بود .»
    اگر هر دو مطلب فوق بدقت مطالعه شود نکات تحریفی لو رفته و کلی باعث انبساط خاطر می گردد :
    اولا ؛ امام در برخورد با والی ری که خیانت در امانت کرده ، عدالت و قاطعیت نشان می دهد .
    دوما ؛ ابو موسی ، پیش از آن ( پیش از ولایت یزید بن حجبه که قطعا پیش از خلافت امام علی ( ع ) می باشد ) به جنگ اهل ری رفته و نه زمان امام علی ( ع ) و « یکبار دیگر » !!!

  • maryam

    از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیادی می خواند نترس
    از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد

  • Siavash

    بیش از این وقت خو رو صرف پاسخ به مطالب نمیگذارم و فکر نکنم هم کسی در دروغ بون ادعا و اتهامات شکی داشته باشد ولی متاسفانه تعصب به برخی اجازه تعقل را نمیدهد و اسلام ستیز اسلام ستیز میماند تا روزی که از حقیقت بخواهد فرار کند
    خلاصه امام علی 500 2000 نفر را نکشت بلکه خیلی بیشتر کشت ولی بحق و برای دفاع از خود و جامعه خود. و البته در موارد بسیاری هم که لازم نبود با مدارا و ملامت زیادی برخورد کرد ولی اینها همه یک مرزی دارن و از آن مرز به بعد باید با قاطعیت برخورد کرد. در اسلام مدارا بر سختگیری و قاطعیت غلبه دارد ولی به معنی این نیست که دومی بعضآ واجب نیست.

  • Ariya

    Shenkey!!!! listen you Arab asshole: what we had before you animals invading was called «civilization», a word that is so strange to animals like you even these days. I know that you have been sent out by Nasrollah to our holy land, but you will be taking your dirty ass out if their soon.

  • Siavash

    از آنجا که نویسنده میگوید میتوانی یک رحمت هم به علی ربط بدهی من یک رحمت به علی ربط میدم ببینم چه اتفاقی میافته!!!
    جنگ‏ صفين در يكی از كرانه‏های فرات رخ داد . اصحاب معاويه » شريعه » يعنی‏ محلی را كه می‏شد آب برداشت می‏گيرند . بعد علی ( ع ) وارد می‏شود ، اصحابش بی آب می‏مانند . می‏فرستد نزد معاويه كه آخر ما اول آمده‏ايم برای‏ مذاكره و صحبت كردن ، بلكه خداوند با مسالمت اين مشكل را از ميان‏ مسلمين بردارد و حل بكند . چرا دست به چنين كاری زدی ؟ ولی معاويه كه‏ فكر می‏كند پيروزی بزرگی به دست آورده گوشش بدهكار نيست . وقتی كه‏ اميرالمؤمنين می‏بيند كه فايده ندارد ، دستور حمله می‏دهد و همان روز به‏ شام نرسيده اصحاب معاويه رانده می‏شوند و اصحاب علی ( ع ) شريعه را می‏گيرند . بعد اصحاب می‏گويند ما حالا ديگر مقابله به مثل می‏كنيم و اجازه‏ نمی‏دهيم اينها آب بردارند . علی ( ع ) می‏گويد ولی من اين نمی‏كنم چون آب يك چيزی است كه خدا آن را برای كافر و مسلمان قرار داده‏. اين كار دور از شهامت و فتوت و مردانگی است ، آنها چنين كردند شما نكنيد. علی نمی‏خواهد پيروزی را به بهای يك عمل ناجوانمردانه به دست‏ بياورد . اين نكات در سيره بزرگان زياد است .
    (سیری در سیره نبوی 140)

    • anddisheh

      ممنون سیاوش جان.
      توضیحات شما و کتب تاریخی و همینطور متن حاضر موجود هستند. قضاوت با خوانندگان.

      • Siavash

        مثل همیشه پاسخی نداشتید ولی وقتی به تهمت میرسید هرمطلبی از هرجایی که پیدا میکنید رو مینویسید و حتی حاضر نیستند حقیقت رو بپذیرید. برای شما جدا متاسفم که چنین در بند تعصب اسیر هستید.
        در هر صورت فرمودید که یک نمونه رحمت به ایشون ربط بدید من ربط دادم امیدوارم بودم شما از کشف من استقبال کنید. در مقاله بعدی که این مطالب رو تکرار میکنید کشفیات من رو هم ذکر میکنید؟؟

      • anddisheh

        دوست عزيز! شما پاسخ خودتون رو داديد. به زور مي خواهيد همه بر پاسخ شما مهر تاييد بزنند؟ شما خود مقاله منتشر کنيد و خود هر مطلبي دوست داريد بنويسيد. هرگاه هم من مطلبي نوشتم بياييد و پاسخ بگذاريد. شما به مطلب من پاسخ داده ايد من هم آن را بدون ذره اي کم و کاست انتشار داده ام! حال قياس را به مخاطب واگذار ميکنم! اين که چه کسي متعصب است و چه کسي حرفش به کرسي مينشيند و … حرفهاي بچه گانه است. مهم گردش آزاد اطلاعات است.
        هم مطلب من و هم پاسخ شما و هم کتب تاريخي موجود هستند.

  • Siavash

    با اجازه یگ رحمت دیگر به ایشون ربط بدم:
    اينها(خوارج)شروع كردند چون خون دل به دل علی وارد كردن ، و علی تا وقتی كه اينها قيام مسلحانه نكرده بودند با آنها مدارا كرد حداكثر مدارا ، حتی حقوق اينها را از بيت المال قطع نكرد، آزادی اينها را محدود نكرد . جلوی چشم ديگران می‏آمدند به او جسارت و اهانت می‏كردند و علی حلم می‏ورزيد . علی بالای منبر صحبت می‏كرد ، يكی از اينها پارازيت می‏داد . روزی علی بالای منبر بود ، يك كسی سؤالی كرد ، علی بالبداهه يك جواب بسيار عالی به او داد كه اسباب حيرت و تعجب‏ همه شد و شايد همه تكبير گفتند . يكی از اين خارجيها آنجا بود ، گفت :» قاتله الله ما افقهه » خدا بكشد اين را ، چقدر ملاست ؟ ! اصحابش‏ خواستند كه بريزند به سر او ، فرمود چكارش داريد ، يك فحشی به من داده‏، حداكثر اين است كه يك فحشی به او بدهيد ، نه ، كاری به او نداشته‏ باشيد .
    علی مشغول نماز خواندن است ، نماز جماعت دارد می‏خواند ، در حالی كه‏ خليفه مسلمين است ( اين چه حلمی است از علی ؟ ! ) اينها به علی اقتداء كه نمی‏كردند ، می‏گفتند علی مسلمان نيست ، علی كافر و مشرك است . در حالی كه علی مشغول قرائت حمد و سوره بود ، يكی از اينها به نام ابن‏ الكواب آمد با صدای بلند اين آيه قرآن را خواند : » « و لقد اوحی اليك‏ و الی الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك »» ( 1 ) . خطاب به‏ پيغمبر است : ای پيغمبر ! به تو وحی شده است و به پيغمبران پيشين هم‏ وحی شده است ، اگر تو هم مشرك بشوی تمام اعمالت هدر رفته است ، يا آن‏ پيغمبران هم اگر مشرك بشوند تمام اعمالشان هدر رفته است . اين آيه را خواند ، خواست بگويد : علی ! ما قبول داريم كه اول مسلمان تو هستی ، سابقه‏ات در اسلام چنين است ، خدماتت چنين است ، عبادتت چنين است ، اما چون مشرك شدی و برای خداشريك قائل شدی ، در نزد خدا هيچ اجری نداری . علی چگونه رفتار می‏كند ؟ علی به حكم اينكه : » « اذا قرء القرآن فاستمعوا له و انصتوا » ( 1 ) يعنی هر وقت ديديد قرآن می‏خوانند استماع كنيد ، گوش كنيد ، تا او شروع كرد به خواندن اين آيه ، سكوت كرد و گوش كرد . وقتی كه تمام‏ كرد ، نماز را ادامه داد . تا ادامه داد دو مرتبه همان آيه را تكرار كرد. باز علی سكوت كرد و آيه او را گوش كرد . وقتی او تمام كرد نماز را ادامه داد . بار سوم يا چهارم كه او شروع كرد ، ديگر علی اعتنا نكرد و اين آيه را خواند : » « فاصبر ان وعد الله حق و لا يستخفنك الذين لا يوقنون »» ( 2 ) و نمازش را ادامه داد .
    سیری در سیره ائمه اطهار 35

  • حسن

    خیلی عالی بود. به امید روزی که علی به عنوان یک جنایتکار به همه ایرانیها معرفی بشود

  • سارا

    هزار سال بعد هیچ کدام از ما نخواهیم بود . ان روز کسانی در سرزمین فعلی ایران زندگی خواهند کرد که با خواندن کتابها و دیدن سی دی های ! به جا مانده از دوران ما در مدح و ستایش رهبران امروزو دیروز ایران انها را مقدس می شمارند وعنوان امام بر این رهبران می گذارند ! مقبره های کنونی انها رابه مکانهایی مقدس برای زیارت تبدیل می کنند واز معجزات امام های ما افسانه می سازند .این یک پروسه تاریخی است و از ان گریزی نیست چرا که انسانها هوش و ذکاوت یکسانی ندارند و همیشه هستند کسانی که می خواهند خود را در پناه چیزی قرار دهند تا احساس امنیت کنند.

  • sabzkherad

    سیاوش گرامی. شما از تمامی منابر و تمامی کانالهای تلوزیونی در حال بت سازی علی هستید. اصرار و پافشاری شما برای اینکه اثبات کنید اندیشه گرامی در اشتباه است، نمی دانم برای چیست؟
    اندیشه از یک دریچه بسیار، بسیار،بسیار کوچک به نام وبلاگ، در مقابل تمامی رسانه های رزیم، ایده های خود را انتشار می دهد.آیا این همه تبلیغ وحشتناک که از کودکی مانند مخدری به خورد ما داده اند، اینقدر بی اثر شده که شما تحمل یک نظر منتقد مثل اندیشه را ندارید و این همه زور می زنید تا به او اثبات کنید در اشتباه است؟

    • Siavash

      متاسفانه شما هستید که تحمل نظر مخالف رو ندارید من فقط حقایق رو بیان کردم و دروغها را نقد ولی شما به آن توجهی نمیکنید یعنی تحمل مطالعه نظر مخالف رو ندارید. همچنین برای من بین اسلام ستیزها و حکومت ضد اسلامی ولایت فقیه هیچ تفاوتی وجود ندارد و هردو هم تریبونها زیادی در خدمت دارند که علیه دین به نحوه خود بکار میبرند من ولی حتی یک سایت و یک وبلگ سراغ ندارم که به نظرم نزدیک یا حداقل اسلامی باشد. فقط چند نویسنده و متفکر مسلمان میشناسم که آنها هم تریبونی در خدمت ندارند. پس بجای این اتهام زنی ها که من اینهمه تریبون دارم و اندیشه فقط یک وبلگ پاسخ منطقی و مستدل بدهید چون اگر دوست شما یک وبلگ دارد من آن هم ندارم.
      مسئله اینجا سر این است که درباره شخصی به نام علی حال معصوم بوده یا نبوده حال شما او را قبول دارید یا ندارید اتهامات بی اساسی و پوچی وارد شده. فقط و فقط همین.

      • anddisheh

        سياوش جان، من اصراري ندارم که هرچه مي انديشم صحيح است. باور کن از انتقاد و استناد و استدلالت استقبال ميکنم. باور کن در همين لحظه از حضورت در اينجا خرسندم. نظرم اين است که تفاوت اساسي من و تو در ارجح دانستن انسانيت بر دين است. در مورد تاريخ و کتب تاريخي هميشه شک وجود دارد، در همه آنها ناخالصي هست و هيچ گاه نميتوانيم قطعيت بدهيم بر يک باور و يک تصميم. تلاش من براي ساختن جامعه اي بهتر است. تو هم تلاش کن و از ديدگاه خودت و با انديشه خودت و معلومات خودت در اين زمينه به جامعه کمک کن. اصل اساسي اين است که به جايي برسيم اين مجادلات و اختلاف نظرها هرگز برآمده از کينه و يکدل چرکين نباشد. بايد بروم فعلا! بر ميگردم و ادامه اش را برايت مينويسم.

  • sabzkherad

    در ضمن وقتی در قرن بیست ویک می خواهید از سید علی، یک علی دیگر بسازید، چرا در طول 1400 نتوانسته باشند، این علی را با چهره هالیوودی بسازند؟

    • ماهتو

      Like
      کی می‌دونه، شاید 1400 سال دیگه سیدعلی بشه علی (یعنی به عنوان یه فرد مقدس). اما اون زمان دیگه گذشته، تاریخ حالا دیگه زرنگ‌تر از اونیه که عقاید باطل یک گروه متعصب رو با خودش به دوش بکشه. به جاش حقیقت رو با خودش حمل می‌کنه.

  • هرمز

    تمام وقایعی که در متن گفته شده با علم تاریخی و وقایع روخ داده صحیح اند.علی فردی گنگ دگم اما وفادار به محمد بوده و دین او را باور داشته و با سطح اندک معلوماتش برداشتی غیر سیاسی از دین پدر زن/پسرعمر/عموی خود داشته است،علت شیعه شدن اجداد ما جنبه سیاسی داشته است؟وفقط جهت دهن کجی به دین اسلام پدران ما در واقع علی و خانواده باز مانده از او رابرای توهین کردن به اعراب اصیل تر تبلیغ کردند،مثل اینکه در حال حاضر برای کوچک و احمقانه نشان دادن حکومت فعلی احمدی نزاد راعمداًسمبل جهالت حکومت شمردن تو سط افراد خردمند ایرانی،علی در حد یک گماشته وفادار محمد بوده /شعبان بی مخ محمد/ احمقی که زور بازو داشته و بی رحم ادم سرمیبریده،اما در اثر تداوم جکومت اعراب به ایران به تدریج علی و… را تزئین کردیم و او را در حد خدا تبلیغ دروغ کردیم و متاسفانه انقدر در این زمینه اغراق کردیم(اجدادمان) که خودمان هم باور کردیم که بله او چنان بوده است!؟خیراو فردی بیرحم قاتل و فقدان شعور جمعی بوده فقط شمشیر را میشناخته است و در حق اجداد ما بسیار او وخانواده اش کشتار و یرانی بار اوردند،اما چون اعراب وقت از او نفرت و در حد فرماندهی سیاسی نمیدانستند (علی رادر برابر ابوبکر/عمر/عثمان/ و خانواده ابوسفیان و… اعراب اصیلتر توهین به خود میپنداشتند)ما ایرانیها هم با بزرگ کردن علی میخواستیم اعراب را کوچک کنیم،این عین اتفاقیست که روخ داده است!؟ اشکالش در باور خودمان بوده،که دروغ خودمان را که در آن زمان برای دهن کجی به اعراب حاکم بر ما بوده بتدریج در نسلهای بعدی باور کردیک،محمد بی شک سیاستمداری دانا در زمان و مکان خود بوده اما علی یک امر بر خشن بی کله و وفادار او بوده است!؟همین و بس؟انچه باید بدانیم اینکه تمام اعراب و دینشان برای چپاول و حکومت دنیوی بر مابوده و کلاً دین/تمام ادیان ابراهیمی یک شیادی بیش نیست،اگر تاریخ و شعور نداریم حداقل حکومت فعلی را که میبینید/عین حکومت محمد /ابوبکر /عثمان و در مواردی علی را دارند.شک نکنید و ماله کشی هم نکنید اسلام همین بوده و هست

  • عوض علی

    کلا علی خیلی آدم بدی بود, اون بی جهت خوارج مظلوم که انسان های خیلی خوبی بودند و حتی به مسافرا گل هدیه میدان , اینم که میگن میکشتن دروغه اونا گل میدادن منتها چون در عربستان هوا بد بود گل ها هم زمخت بودن و ساقشون خیلی تیز بود واسه همین موقع هدیه دادن گل میرفت تو شکم این اون. مثلا اون مادر و فرزندی که کشته شدن به همین دلیل تیی ساقه گل بود.
    ولی علی خیلی آدم بی رحمی بود رفت و اون خوارج مظلوم رو کشت.
    تازه اینکه گفتن خوارج برا یجنگ اومده بودن دروغه , علی خیلی آدم بدی بود
    خوارج رفته بودن گوهگشت(همون پیاده روی) دتسشون هم نفری یدونه از اون گل تیزا بود. اینم که تو کتابا اومده واسه جنگ اومده ودن دوغه چون در تاریخ اومده همشون ه غیر از ده نفر کشته شدن. همین نشون میده که اونا داشتن به طرف کوه میرفتن واسه پیاده روی در یه صبح جمعه بعد علی اینا از پشت بهشون حمله میکنن و می کشنشون. اونا هم اصلا از پشتشون خبر نداشتن. اون چندنفری هم که از یارای ظالم علی مردن تصادف یبود که چند تا زا همون گل تیزا رفت تو شکمشون.
    خلاصه علی خیلی بد بود .

  • عوض علی

    علی خیلی پول دوست بود چون واسه یه النگوی پا!(خلخال) کل جنگ راه انداخت که چرا معاویه اینا اومدن یه النگو از کشور من خارج کردن.
    اینم که میگن صاحبه النگو یهودی بوده و.. همش کشکه . اون خیل آدم دی بود و پول دوستم بود خلاصه هرچی بدی هست تو وجود علی هست.
    فقط من نمی فهمم چرا هم اونموقع هم تا حالا از مسلمون و مسیحی و… کشته مرده داره!با اینکه علی هم مثل چنگیز بود. ولی از طرفدارای چنگیز کسی نمونده. نمیدونم 1 میلیلارد آدم بعلاوه مسیحی و.. چرا کشته مرده چاقو کشی علی هستن؟
    خوب معلومه چون هر چی مسلمون هست نفهمه از ابن سینا گرفته تا زکریا رازی تا ابوریحان و…کلا علی آدم بدی بود

  • سیاوش

    متاسفم یک هم نام نادان اسلامی در این صفحه میبینم
    شعر زیر را بخاطر او مینویسم

    علی ای خطای خلقت تو چه آفتی خدا را
    تو که منهدم نمودی همه آشیان ما را
    نه بشر توانمت گفت و نه نسل آدمیزاد
    که به اشتیاق کشتی زن و مرد بینوا را
    علی ای نماد نکبت ، همه کرشدست عالم
    زصدای آیه های قتل قوتوله قالا
    نرو ای گدای مسکین به در چنین خبیثی
    که چو عم نابکارش ببرند دست و پا را
    همه لعن و نفرت ما بتو ای صدای وحشت
    که به میهنم کشاندی همه خواری وعزارا
    تو شقی ترین پلید همه قرن ها به عالم
    تو ز بیخ و بن بریدی شجر شریف ما را
    علی ای همه شرارت بسرآمدست کارت
    زتو و همه تبارت ببریم اقتدا را
    همه آل و پیروانت دنی و فریبکارند
    به سزد که دین کشتن برود ره فنا را

    سیاوش -ل

  • parsi

    ما پدران خود را بکشتن دادیم و
    خواهران خود را به یغما.
    ما زبان خود را باختیم چون به ما چیزی دادند که آن را درنیافته بودیم.
    ما خرد خود را بسادگی از دست میدهیم و هر چه نفهمیم بسادگی میپذیریم.
    از مایکل جکسون گرفته تا مستضعفین:

    ما هر چه را که در نمی یابیم بسادگی می پذیریم.
    از روز نخست انقلاب اجازه دادیم که این ملایان فرهنگ ما را وارونه گردانند. درست مانند عربها:

    گفتند امام و ما آنرا بمانند ناجی بشریت پذیرفتیم.

    یک خری آمد و گفت طاغوت و ما آنرا بمانند نشانه ای از سیاهی پذیرفتیم.

    پس از آن گفتند فرعون زمان و ماآنرا بمانند نشانه ای از سیاهی پذیرفتیم. فرعون هائی که سه هزار سال پرچم تمدن را در مصر افراشته بودند که هنوز بی همتاست.

    گفتند مکتبی و ما آنرا بمانند نشانه ای از خوبی پذیرفتیم.

    گفتند لیبرال ها و ما آنرا بمانند نشانه ای از خیانت پذیرفتیم.

    گفتند منافقینها و ما آنرا بمانند نشانه ای از خیانت و تباهی پذیرفتیم.

    گفتند استکبار و ما پذیرفتیم.

    گفتند خط امام و ما پذیرفتیم.

    گفتند صدام یزید ما پذیرفتیم.

    گفتند دفاع مقدس ما پذیرفتیم.

    گفتند شهید ما پذیرفتیم.

    گفتند اصلاح طلبان ما پذیرفتیم.

    کفتند و گفتند و گفتند و ما پذیرفتیم.

    و هنوز هم بسیاری از آن چیزها را میپذیریم.

    به ادبیان ما تجاوز شده است مردم خود را دریابید.

  • parsi

    120در رباعی خیام بیشتر حقیقت نهفته است تا اینهمه چرندیات که این ملایان بخورد ما میدهند.

    مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی را بخوانید که چند هزار نفر را در کربلا بدست اهل بیت می کشد.

    بیت گفتند پذیرفتیم.

  • parsi

    عرب سدسال ماند تا ما نیمی از زبان خود را از دست بدهیم.

    اگر اینها صدسال بمانند ما نیم دیگر را هم از دست خواهیم داد.

    آنگاه به سد نخواهیم گفت صد بلکه مع، همانسان که به ترکی یوز و یوز باشی میگفتیم و نام پول ما هنوز تومان (هزار به مغولی).

    و هنوز به یکدیگر به جای بانو یا سرور به مغولی خانم و آقا میگوئیم.

    بیدار شوید مردم

  • رامین ایرانپرست

    سیاوش جان پاینده باشی که آنقدر زیبا و مستدل پاسخ دروغهای این سایت رو دادی که بعد از این اگه خواست دروغ بگه لااقل مثل کامنت بعدیش بنویسه به نظر من نه اینکه چند تا منبع دروغین بذاره بعد که گندش در اومد به تته پته بیافته .
    خدارو شکر از بین تمام اندیشمندان و امرا این بابااندیشه فقط اسم همین سه تا علی رو بلد بود اگه نه تعدادمقصرین سر به هزاران میزد.اندیشه جان یه خورده کمتر بیاندیش بابا دنیارو داری زیرو رو میکنی با اینهمه اندیشت .ایندفعه خواستی بیاندیشی از توالت بیا بیرون برو تو کتابخونه اونجا بیاندیش تا کمی کمتر دروغ بگی و مستدل تر فکر کنی متفکر دوران

    • anddisheh

      رامين عزيز! اينها وقايع مستند است. کتابها موجود است و منابع تحقيقاتي هم هست. صفحات اسکن شده را ضميمه خواهم کرد. اين کافي است؟ با اين حال توصيه ميکنم خوانندگان همه سخنان را بشنوند و در مورد صحت هر حرفي خود تحقيق کنند. من خود در حال حاضر در صحت اين موارد (بر اساس مستندات) اطمينان دارم.

      • Siavash

        اندیشه گرامی
        1. یادت هست که همین بحث رو قبلآ هم داشتیم و لینک مقاله ای که به دروغها میپرذازد را برایت فرستادم 5 دقیقه بعد پاسخ دادی و از دروغها مجدد دفاع کردی. پس اگر متعصب نیستی چرا مقاله ای که برایت فرستادم رو مطالعه نکردی. در آن تاریخ به روشنی بیان با نگاه به دقیقآ همان منبعی که نویسنده ذکر کرده بعد هنوز شما در مورد آن شک و تردید داشتی؟ لطفآ با خودت صادق باش
        برای تو حقیقت تاریخ مهم نیست برای تو مهم است که به علی و محمد و .. تهمت بزنی. هیچ جای تاریخ ثبت نشده که امام علی به احدی کوچکترین ظلمی کرده باشد ولی بعکس او حتی از حقوق دشمنانش دفاع میکرد اگر تو متعصب نبودی و دنبال حقیقت میگفتی علی چه انسان خوبی بود که با خوارج چه مدارایی میکرد و تا لحظه آخر آنان را به صلح و آشتی دعوت میکرد نه اینکه در میدان جنگ بر آنها پیروز شد و آنان را کشت. واقعآ خنده دار است امام باید چطور با متجاوزین برخورد میکرد.
        2. شما فرمودید که از صفحات اسکن میگرید اول اینکه من مطمئنم که شما در طول عمرتون یک کتاب مذهبی هم باز نکردید مطالب فوق هم از سایتها اینترنتی کپی کردید دفعه قبلی که بحث کردیم شما به من پیشنهاد کردید در اینترنت «علی جنایت» رو جستجو کنم پس وقتی چند تا مطلب از سایتها کپی کردید چرا میگویی که آن را مستدل میدانی؟ دوم اینکه من مطالبی که به تاریخ طبری ارجاع داده بود رو نگاه کردم ولی چنین مطلبی رو نیافتم پس خیلی خوب که پیشنهاد کردی صفحات رو اسکن میکنی. منتظر صفحات هستم
        3. دین برای انسان و حقوق و کرامت انسان و مسلمآ دین بر انسانیت ارجحیت ندارد. دینی که بر انسانیت ارجحیت داشته باشد دین نیست ضد دین هست. شما هم اگر ارزشی برای انسانیت قائل بودی به این شخص حال هر که بوده اتهامات بی اساسی را وارد نمیکردی یا حداقل بعد از اینکه متوجه شدی صحیح نیست اتهامات را پس بگیری. این روش مقابله با حقوق و کرامت انسانها نیست هر انسانی بیگناه است مگر اینکه غیرش ثابت شود.

        در هر صورت من هیچ انتظاری ندارم که با این پاسخم شما تعصبات خود رو کنار بگذاری چون این تعصبات نتیجه تجاوزها به حقوق شما بوده و عمق تعصب هم اندازه عمق زخمت هست ولی ازت خواهش میکنم با خودت صادق باشی. به من دروغ بگو بگو روی مطلب تعصب نداری یا اینکه از صحت اخبار اطمینان داری ولی به خودت دروغ نگو

        شاد و پیروز باشی هموطن

      • anddisheh

        سياوش جان. من ايرادات شما رو به خوبي مطالعه کردم. اما قانع نشدم دوست عزيز. يعني نيازي نيست به متن چيزي اضافه شود در جواب شما و اگر من چيزي نگفته ام به همين دليل بوده است. اين نظر منه!
        ايراد کار شما اين است که تصور ميکنيد وقتي ايرادي به نوشته اي وارد ميکنيد بايد حتما ديگران آن را تاييد کنند و شما را تحسين! يعني همه را در چارچوب ذهني خود فرض ميکنيد و اين باعث ميشود مجالي براي فراتر رفتن از آن به خود ندهيد. براي همين مدام ديگران را که چون شما نتيجه نگرفته اند و چون شما نمي انديشند متهم ميکنيد. اصرار بر تکرار مواضعتان موجب مي شود ديگران از مباحثه با شما بپرهيزند و اين موجب مي شود احساس کنيد ديگران نادانند و يا متعصب هستند و يا براي شما قدر نمي گذارند.
        بنابراين پيشنهاد من به شما اين است که همواره نظر خود را بگوييد اما تصور کنيد که ممکن است دانسته هاي شما محدود به يک چهارچوب فکري-رفتاري باشد تا درهاي خروج از آن چارچوب برايتان بسته نشود.
        در مورد ايراداتي که به متن حاضر وارد کرديد، از نظر من تنها ايرادي که وارد بود، عدم مطابقت مواردي از آنچه نوشته شده است با منبع آن بوده است که من اين موارد را در اولين فرصت براي شما اسکن خواهم کرد. در ساير موارد استدلالهاي شما را نميپذيرم و براي رد آن استدلالها همين متن حاضر کافي است.

  • منتقد روشن قلب

    سلام
    عجیب بر منبر روشنفکری نشستی برادر…
    بیشتر دشمنی میکنی تا نقد! این بلای اندیشه است.
    اصلا» علی بد بود.اسلام بد است. خیلی بد است. قبول!حرف آخر؟ اندیشمند تو بگو…

    یا حق

  • مزدک

    علی ای خطای خلقت

    علی ای خطای خلقت تو چه آفتی خدا را
    تو که مُنهدم نمودی همه آشیان ما را

    نه بشر توانمت گفت و نه نسل آدمی-زاد
    که به اشتیاق کُشتی زن و مرد بینوا را

    علی ای نماد نکبت همه کَرشُدست عالم
    ز صدا-ی آیه-های قُتِل قُوتُـولِـه قالا

    همه لعن و نفرت ما بتو ای صدا-ی وحشت
    که به میهنم کشاندی همه خواری و عزا را

    تو شقی-ترینِ همه قرن-ها به عالم
    تو ز بیخ و بُن بُریدی شجر شریف ما را

    علی ای همه شرارت بسرآمدست کارت
    ز تو و همه تبارت بِبُریم اقتدا را

    همه آل و پیروانت دنی و فریب-کارند
    به سزد که دین کُشتن برود ره فنا را

    سیاوش – ل – بیــداری

  • dariush

    البته بد نیست نگاهی به اسلامیون بشه مثل طالبان و همین ایران و عربستان و همین حزب الهی های خودمون کی چقدر شقاوت دارند و چقدر منطق دارند دیگه مشت نمونه خرواره
    مطلبتون زیبا بود

  • sabzkherad

    اندیشه گرامی، اگر هویت شما شناخته شده بود اکنون سر بر تن نداشتید. من با خیلی از این دوستانمون در اتاقهای گفتگو صحبت داشته ام. شاید باورت نشود در آنجا اگر ببینند که نمی توانند قانعت کنند، سرانجام می گویند دشمن علی زنا زاده است و حدیث می آورند. به آنها می گویی که من سوال دارم و قصد توهین هم ندارم ولی به راحتی سوال کننده را هم زنا زاده می نامند.

  • بهكام

    تعداد زیادی از ایرانیان خردگرا در حال ترک کردن انواع دین میباشند :
    رفتارهای سركوبگرانۀ نظام اسلامی درخلال دهه های اخيرسبب كنجكاوی مردم به شناخت بيشتراديان گرديده كه درنهايت به صورت خردگرا ازهمۀ آنها بری ميشوند. ازابتدای آفرينش بشرووجودنيروهای فوق بشری درنظام طبيعت، آدمی را به تسليم واداشته ودرنتيجه براثرانباشت تجارب درذهنش، دين باوری را درخودرشدداده وبراساس باورهايش وديكته نمودن طبيعت بروی واشتراكاتی را كه به صورت متكاملتردراديان قديم وجديددريافت نموده، درمرحلۀ فرادهش (tradition ) وآزمون وخطا وبرخلاف «پای استدلاليان چوبين بود-پای چوبين سخت بی تمكين بود» عمل مينمايد. انسان خردگرادرنهايت روش اصلح وشايسته رابرای دستورالعملهای زندگی اجتماعيش به كارخواهدبست وبه گفتۀ خيّام «ازجملۀ رفتگان اين راه دراز- بازآمده ای كو؟ كه به ماگويدراز/ هان برسراين دوراهۀآزونياز- چيزی نگذاری كه نمی آيی باز» پيشۀ خود درزندگی قرارخواهدداد.

  • سیاوش

    با سپاس از مزدک گرامی که شعر علی ای خطای خلقت رادر این صفحه آورده است . ضروری است گفته شود یک بیت اصلی شعر که
    در زیر می آید از قلم افتاده که به این وسیله تصحیح میشود
    تا در صورت کپی برداری این بیت از میان نرود

    شهریار در شعر معروف خودش که مدح علی را کرده میگوید
    برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
    که دهد از کرم گدا را نگین پادشاهی

    ومن گفتم

    نرو ای گدای مسکین به در چنین خبیثی
    که چو عم نابکارش ببرند دست و پارا
    سیاوش – ل

  • mehdi

    چند کلمه با وبلاگ اندیشه که قراره کارش اندیشیدن باشه که هست ومن شک نمیکنم . اما عزیز فرض کنیم که تمام فاکتهای تو درست وشکی هم درمنابعی که ذکر کردی نباشه وبقول معروف مو هم لا درزش نره خوب بعد چی ؟ فکر میکنی ما وشما تنها کسانی هستیم که به افشاگری علیه مذهب پرداخته ایم ؟ نه عزیز شواهد تاریخی خلاف اینو میگن . استالین دستور داد تمام امکانات دینی را مصادره وتمامی مکانهای مذهبی را اصطبل اسبهاکردند . نتیجه چی شد . دین ومذهب ازبین رفت ؟ نگاهی به وضعیت مذهب درکشورهای اتحادجماهیر شوروی سابق خلاف اینو نشون میده . من میتونم فاکتهای بیشتر ازاینی که تو عزیز ردیف کردی برات بشمرم ولی باورکن این راه چاره نیست این به نفع دمکراسی وازادی وحقوق بشر نیست . چشم اسفندیارارتجاع اگاهیست ؛ خرد وعقلانیت است که برای رســـــــــــــــــــــیدن بان روشنگری ومطالعه ومطالعه وتبادل نظره نه افشاگری . ما وشما فکر میکنیم کسانی چون تاجزاده ؛ میرحسین موسوی ، حجاریان وبیشتر رهبران امروزی اصلاحات این فاکتهائی که من وشما میدانیم نمیدانند . چرا میدانند .اگر با اطرافیانتان ازروزهای انقلاب 57بپرسید حتما بشما خواهند گفت که ازبام تا شام بحثهای کنارخیابانی اوردن همین کدها بود . صدها کتاب ومقاله دست بدست میگشت که زیر بالای مذهب را نشان میداد. چی شد غیر ازاینکه جامعه را دوقطبی ودرنتیجه همین شد که می بینی ومیبینیم . مسئله جامعه مسله مذهـــــــــــــــب نیست .ایت الله منتطری وطالقانی هم مسلمان بودند ودهها وصدانسانهای ازاده دیگر واکثریت جنبش سبز . راه حل جامعه ناسیونالیسم وملی گرائی وچسبیدن به گذشته ایران وایرانی نیست . راه حل جامعه ایران (به نظر من ) عقلانیته . بمن چه که تو چه گونه میاندیشی ! وبرعکس به تو چه که نگاه من به جهان چگونه است . ولی به همه ما مربوطه که دمکراسی ، ازادی وحقوق بشر را بعنوان منشورقبول داشته وهم دیگر را تحمل کنیم علرغم هردیدگاه . همین . با مهر احترام به شما گرامی

    • anddisheh

      مهدي جان! اگر قوانين اجتماعي مبتني بر انسانيت خالص و انطباق با حقوق بشر نوشته شوند، بي گمان اين بحث ها هم تنها به مواردي خاص ختم خواهند شد که مثلا در کلاسي تخصصي در يک رشته دانشگاهي خاص بحث مي شوند. اما در حال حاضر مذهب مانعي بزرگ در راه رسيدن به چنان ديدگاهي است که بازگو کرديد. بنابر اين با شما در اين زمينه همراهم که خواستگاه اصلي دمکراسي و حقوق بشر است.
      اما در مورد وضعيت فعلي دليل نوشتن چنين مواردي که شما آن را «افشاگري» خوانديد، اين است که مشکل از اينجا است که در جامعه ما مذهب از عناصر ايمان و قداست ساخته شده است. اين عناصر گونه اي سرسپردگي به مذهب ميسازند که در طي يک فرآيند پنهان در خدمت حکومت است. تمام آنهايي که ياحسين گويان از تمام حدومرزهاي همين دين اسلام هم ميگذرند حاصل همين قداست و ايمان هستند. اين عبور تضميني دروني است که اتصال به مقدسات در قالب برزبان آوردن «يا حسين» يا «الله اکبر» به شکلي شورانگيز آن را ايجاد مي کند. به نظر من لازم است ابتدا اين تابوها شکسته شود. فقط و فقط کافي است که همه به آنجا برسيم که در ذهن خود بينديشيم که ممکن است ما اشتباه کنيم! به نظر من تا چنين نشود دمکراسي همچنان دور از دسترس ميماند. حال اگر شما نيز با من در اين زمينه موافق باشيد، راهکارتان براي گذشتن از غول بي شاخ و دم ايمان و قداست چيست؟

  • رضا

    در پیوندهای زیر نظر همه طرفها در مورد ترورهای محمد آورده شده است:

    http://en.wikipedia.org/wiki/Criticism_of_Muhammad

    http://pages.citebite.com/n2v0q5i0c7yux

    البته این چیزها جدید نیست و مسلمانان هم بیکار ننشسته و از همان سالهای اول اسلام توجیه کرده یا دلایلی آورده‌اند مبنی بر علت عادلانه قتلها. در برخی موارد هم تشخیص درست از نادرست آسان نیست چه آنکه یک کتاب یا روایت ممکن است شاهدی بر مقصر بودن محمد یا علی داشته باشد و کتاب دیگری ترورها را به اقدام مسلحانه دشمنان محمد نسبت داده باشد. من بشخصه اعتمادی به نظر و منابع اسلامی هم ندارم، از این جهت که آنها نیز بدروغ درصدد توجیه محمد و اقدامات وی بوده‌اند (که طبیعی است. یعنی هواداران رهبر خود را بالا برده و او را بری از خطا جلوه میدهند).

  • رضا

    «راه حل جامعه ناسیونالیسم وملی گرائی وچسبیدن به گذشته ایران وایرانی نیست . راه حل جامعه ایران (به نظر من ) عقلانیته .»

    عقلانیت با ناسیونالیسم منافاتی ندارد و در شرایط کنونی جهان ملی گرایی عین خردگرایی است. به این صورت ساده که کلاه کشور و ملتت را بچسب که باد نبرد. ایرانیان عجیب آدمهایی هستند! در حالی که همه کشورها و دولتها به فکر منافع خود و سرزمین خود هستند و هر چه میکنند برای تامین شهروندان و پایداری ستونهای ملی خود است، ایرانی تیشه برداشته و کشور خود ضربه میزند! نگاه ایرانی همیشه به خارج بوده است (مسلمان به عرب و دیگر مسلمین، کمونیست به رفقا، روشنفکر به غرب و حقوق ابنا بشر) و نه به خود و رفع مشکلات خود و منافعش. عجیب نیست که کشور ما هنوز ویران است و به هیچ جا نرسیده‌ایم!

    مهدی گرامی، وقتی کشور خود را با سرکوب تاریخ دیروز و پریروزش، بی اهمیت جلوه دادن بزرگانش (مثل فردوسی)و سست کردن پایه‌های همبستگی ملی اش نابود کنی، دیگر چیزی نمیماند که بخواهد خردگرایی را در آن عمی سازی. ناسیونالیسم در شرایط کنونی جهان (فرداهای خواب و خیالی را کار ندارم) عین خردورزی است. کمونیسم، اسلام و روشنفکری غرب زده، در مقابل خوب است برای چاق کردن غریبه‌های ۱۰۰۰ کیلومتر آنطرفتر که منافع من و تو پشیزی برایش ارزش ندارد.

  • رضا

    مذهب نقطه مقابل خرد ورزی است حتا اگر خود ادعای آن را داشته باشد. مذهب میگوید یک اللهی در آن بالا هست که کارهای شما را راست و ریست میکند، یا اگر نخواست جلو شما را میگیرد! به دعا و توسل اتکا کنید تا مشکلاتتان حل شود! میدانم که در مذهب به کار و فعالیت هم توصیه شده (بدیهی است. خودشان هم میدانند بدون کار هیچ چیزی پیش نمیرود) ولی در مقابل، دعا و تقدیر و اینکه به مصلحت نبوده و الله نخواسته و غیره هم عناصر مهمتر یا همسنگ هستند. چنین اندیشه‌ای باعث پیشرفت نمیشود. پیشرفت دوران اسلامی (ابن سینا، رازی، ابن رشد …) را نمیتوان به آن راحتی که مسلمانان میکنند، لزوما به اسلام ربط داد. بگذریم از مواردی مثل: یا علی، سفره ابوالفضل، پول ریخت به حساب مذهب (در واقع آخوند و صنفش) برای برآمدن آرزوها و دعاها، معجزه‌های امام رضا، جمکران، بچه‌ام در تصادف کشته شد چون خدا خواست! (اشکال هندسی خیابان بوده، برو به شهرداری نامه بنویس تا خیابان را اصلاح کند و جوانها دیگر کشته نشوند. بجای ربط دادن به خدا) و غیره. خدا مایه تنبلی و توجیه هم میتواند باشد. هر چه در عالم است توجیه منطقی و زمینی دارد و رفع مشکلات بدون توسل به الله هم ممکن است. به میان آوردن الله، عاملی را وارد موضوع میکند که دست انسان از آن کوتاه است. همین مایه فکر نکردن به رفع مشکلات و پیشرفت میشود. چون عاملی را دخالت داده‌ای که خودت یا مردم پیرامونت هیج نقشی در آن ندارد و خیلی هم به ادعای مذهب قدرتمند است!

  • مصطفي

    شما هم اگه مي خواهي نقدي بكني بهتر است ياد بگيري كه به ديگران كه هم عقيده شما نيستند توهين نكني نه اينكه هر چي به دهنت اومده به مقدسات اونا نسبت مي دي اين نشون مي ده كه شما از روي عصبانيت حرف مي زني و فرد عصباني كه معمولا حرف هاي عاقلانه اي نمي زند

  • آرش عابدی

    خدا وکیلی تعطیل میززنی تو ، چهار تا اراجیف از تاریخ تماما جعلی طبری و از ابن هشامی که هر دوتاشوون دست نشانده و کسی مثا حسین شریعتمداری احمق هستند آوردی که چی رو ثابت کنی ؟؟؟
    اصلا علی (ع) بد تو رو سنن ؟؟ تو که بهش اعتقاد نداررری ؟؟ خوب به تو چه ؟؟ من دوستش دارم و بهش ایمان دارم و خیلی هم قبولش دارم ، باید جواب تو رو پس بددم ؟؟ فرق تو با خامنه ای چیه ؟؟ اونم میگه تو غلط یکنی حرف میزززنی ؟؟؟ فکر کنم اون بیشتر به درد ما میخووره که بکووبه وسط سرمووون ، ما هنوز یاد نگرفتیم تو چیزی که به ما ربطی نداره دخالت نکنیم ، ما ایرانی ها رو خدا ساخته واسه زر مفت زدن ، کمم نمیاریم ، قرنها و سال هاست که ما اینجووری هستیم ، دلموون خوش به یه کوروش و این همه بد بختی مه یونانی ها و رومی ها عربها و بربر ها و ترکها و مغلها و تیموریان و عثمانی و روس و انگلیس و پرتغال سرمنو آورده رو نمیبینیم ، فقط و فقط حرف ، دلمون خوشه میریم تاریخ میخوونیم ، بابا دنیا داره میره جلووو ، تمام بدبختی ما از بی علمی و جهالتموونه نه این دری وری ها که فلانی 2000 سال پیش چه کرد و اون یکی چی نکرد ، جمع کن این بساط خزعیلاتتون رو تا کی امثال شما ها میخواید جلوو نظر مردم وایسید ، یکی مثل حکومتیا ، یکی امثال شما ، یا این ور بووم یا اون ور بوم ، من یک ایرانی مسلمون شیعه علی (ع) هستم و به اون افتخار میکنم …

  • sepdih

    ba tashakor az siavash! albate in matlab inghadr sakhife ke arzeshe in hame vaght sarf kardan baraye passokhgooyiro nadareh! vali jaye khoshhali dare ke bazam kasi javabe in arajifo mideh. moteasefam ke cheshmam be hamhin matlabe na khoshayandi oftad! vojood hamchin adamayi mano mitarsooneh!

  • سیاوش

    پس از 1400 سال تلاش روشنفکران ایرانی که از روی دریایی از خون گذشته و به امروز رسیده ایم و چند گامی پیش رفته ایم که بدانیم چه بر سرمان رفته است برخی کسان از اینجا و آنجا با هر ترفندی که میتوانند میخواهند غزالی وار و شریعتی گونه جلویمان را بگیرند و بازبانی بظاهر شیرین ولی مهلک تر از تمام سمومی که در گذشته بخوردمان داده اندمانع بیداری مردم فلک زده خود گردند.آوردن مثال استالین و شکست کمونیست یکی از ناشیانه ترین مواردی است که در محافل غیر دانشگاهی و درشعار های فریبنده بیان میشود. استالین دینی را بزور جایگزین دین پیشین مردمش کرد بدون اینکه به آنها آگاهی داده باشد . ولی کارروشنفکران امروز ایران نه آوردن دین جدید است بجای اسلام و نه بزور میخواهد آرمان ویژه ای را بمردم بقبولاند و تنها کارش روشنگری و آگاهی دادن است و این مردم هستند که آیا پس از اسلام دین دیگری بخواهند یا نه و هیچ اجباری هم در روند این روشنگری برای مردم تجویز نمیشود . این جریان را با جریان استالین یکی کردن و ترساندن مردم با آوردن نام کمونیست بسیار کار مزورانه و ناجوانمردانه است . این دو صفت مزورانه و ناجوانمردانه که مودبترین واژه برای این کسان است جایی خود را بیشتر نشان میدهد که میبینیم پس از نشان دادن چماق استالین سر از زیربالین مرتجعترین انسانهای قرن مانند آخوند منتظری درمی آورند و این مرد را که تنها با خواندن رساله اجتهادش درجه بیماری ذهنش مشخص میگردد نمونه میآورند و نشان میدهد که اینان از کدام بستر جامعه می آیند و نگرانی های آنان از آگاهتر شدن مردم از چه آبشخوری سرمیگیرد. نه- دیگر دستکم پس از همین سی سال گذشته اگر کسی هنوز الگوی زندگی آیندگان ایران را تاج زاده و حجاریان و طالقانی و موسوی میخواهد سخنش پذیرفتنی و از سرخیرخواهی و دوستی برای مردم ایران نیست بویژه آنجا که به ناسیونالیسم ایرانی و هویت ملی و افتخارات گذشته پشت میکند وبیرونشان میریزد دم خروس از زیر عبای چهل تکه ای که معلوم نیست دوخت چه کس و چه کشوری و چه سیاستی است بیرون می زند.مشکل امروز ایران اسلام است مشکل امروز کشورهای عفب مانده مسلمان اسلام است و اسلام میرود که مشکل جهانی بشود. ماکه از همه بیشتر از اسلام رنج برده و از دست داده هستیم راهی بجز بیرون آمدن از این دین ضد انسان ضدزن و پر از خشونت نداریم و خوشبختانه غول ترسیدن از این دین از شیشه بیرون آمده و در حال فرار است . تقدس اسلام را ایرانیان شکستند و البته بزرگترین یاور ما برای این کار و گره کور-روح الله خمینی بود که بنوعی متفاوت بر او آفرین باید گفت که این کار را ممکن کرد. دیگر و هرگز احترام و تقدس به اسلام در ایران برنخواهد کشت و روزبروز هم بی آبروتر و منزوی تر خواهد شد.احمدی نژاد و مشایی این را فهمیده اند و خود را بسمت گلیم ایرانیت میکشند . آقای مهدی گرامی آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت جلوی پیشرفت مردم و آزاد شدن آنها از بند یک اندیشه ضد انسانی را نگیرید و سنگ اندازی نکنید بهترین راه آگاهی دادن و آگاه شدن بیشتر است و بس -که دوران انتقال بسوی خوشبختی برای ایرانیان کوتاهتر و سریعتر شود.اینکار بسود فرزند و فرزندان شماست . هیچکس از آگاهی و روشنگری زیان نمیبیندحتی شما.خوشبختی ایرانیان را با هر سیاستی و دینی و آرزویی که دارند خواهانم

    • رضا

      سپاس از سیاوش گرامی برای آن تحلیل خوب. مشکل کمونیسم آزادی ندادن بود (از جمله به مذهبیون) و نه مذهبی عمل نکردن. تازه این فقط یکی از عوامل شکست آنها بود. دوستان در قیاس خود ساده‌نگری میکنند و البته مسلمانان هم از آن سو استفاده. مسلمان علیرغم ادعای الاهی بودن، همچون سایر انسانها سفسطه باز و توجیه‌گر برای پیش بردن اهداف خود است. و الله‌ش و باورهای ادعایش هم هیچ کمکی به بهتر بودن وی نسبت به دیگر انسانها نکرده است. جمهوری اسلامی، طالبان، القاعده و غیرو در دوران اخیر باز بر این مطلب صحه گذاشت.

  • ناشناس

    آقایان مسلمین و غربزدگان محترم، لطفا دست از آویزان شدن به … غریبه‌ ها بردارید. خود ما، کشورمان، همسایه مان هزار مشکل داریم که باید حل کنیم.

    منظورم البته این نیست که با ملل دیگر دوست نباشیم و از چیزهای خوب آنها استفاده نکنیم. ۱۰۰ سال شرو ور گفتن در مورد طبقه کارگر، برادران شوروی، مسلمین جهان، فلسطین و لبنان، ویتنام، یکی شدن با مک دونالدخورهای غرب، نان قرض دادن به غربیها و فدا کردن کشور خود و افه‌های غربی و جهانی آمدن بس است.

    این نان قرض دادنهای به ظاهر انسانی را دید‌ه‌ایم. مثل شاملو که انگار فردوسی باید مثل قرن بیستم افکار فمینیستی میداشته. این البته شاعر گرانقدر که در کار خودش وارد بود خبر نداشت که زنان سویس تازه در دهه هفتاد میلادی به حق رای رسیده‌اند. یکی دیگر از همین روشنفکران جهان وطن (که در جمهوری اسلامی به زندان هم افتاده) اخیرا با اشپیگل در گفتن نیمه‌ ای از واقعیت و دروغ در مورد تاریخ ایران همکاری کرده است.

    چقدر بگوییم که بابا، غربی، آمریکایی، عرب، مسلمان … فقط دنبال منافع خودش است. درست هم است. اگر دنبال منافع خودش نباشد کلاهش پس معرکه است. ترا بخدا شما هم لحظه‌ای به ایران فکر کنید بجای روسی و آمریکایی و عرب بودن!

  • ناشناس

    این هم نقد همان آقا و اشپیگل:

    http://shahrbaraz.blogspot.com/2010/04/blog-post_12.html

    با حماقتهای خود هم جهان را با خود بد میکنیم و عجیب اینکه همزمان به آنها هم باج میدهیم چه نقدی چه روحی و روانی برای سنار سه شاهی روشنفکری و پزهای جهانی و مدرن آمدن! (منظور رد کردن حقوق بشر، همبستگی جهانی، حقوق زنان، علم غربی، ایسمهای هنری غربی و غیرو نیست. عاقل خود میفهمد که منظورم چیست)

  • ناشناس

    مثل اینکه پیام من نیامد یعنی نشان نداد که بررسی میشود. این هم نشانی در ورد نقد همان آقا و اشپیگل

    http://shahrbaraz.blogspot.com/2010/04/blog-post_12.html

  • Parsi

    خوب حالاکه همه از نوشتن خسته شدند این مطلب را بنویسم.

    اصولا خاصیت اصلی مذاهب این است مه مردم را به باور ها میکشانند و برای قرنها چشم انها را کور و فهم آنها را نابود میکنند.

    حدود 1500 سال پس از اراجیف یهود مسیح آمد و سعی کرد دنیارا کمی تصحیح کند. ملایان از ان آنچیز را ساختند که میدانیم و این هم حدود 1500 سال طول کشید تا مردمی مثل مارتین لوتر شاخ کلیسا را شکستند.
    اسلام هم همین اراجیف را تحویل مردم داده که هرروز میشنویم. آنهم مردم را برای 1400 سال تحمیق کرده و حالا وقتش رسیده که شاخ این مذهب که خودش بدتر از صد استکبار است شکسته شود و اینها مردم را به حال خودشان بگذارند.

    این بیسواد های سینه زن که اسلام را تنهااز طریق دروغهائی میشناختند که به حدیث معروف شده اند حالا که مردم بعد از 1400 سال موفق شده اند نظرشان را بگویند بدون اینکه مثل حلاج ملایان سر آنها را فورا ببرند بدست و پا افتاده اند که برای اسلام آبروئی دست و پا کنند. ولی دولت مذهبی ایران این آخرین باقیمانده های آبروی اسلام را هم چنان برباد داد که گندش تمام عالم راگرفته است. این سینه زنها حتی خودشان هم باورنمی کنند که بتوانند مو فق بشوند.

    اسلام را شاه و اینها نمیتوانستند نابود کنند بلکه خود ملایان.
    دیگر کار از کار گذشته است.

    متاسفم برای رویاهایتان که 1400 سال وقت داشتید به آنها تحقق بدهید و نتوانستید چون همه اش رویا بود مثل هفتهزار حوری و پری و نه واقعیت.

  • anddisheh

    سياوش جان. در مورد صفحه مذکور که جستجو کرده بوديد، با توجه به ترجمه کتاب از عربي به فارسي و نسخه هايمتفاوت آن، طبيعي است که ممکن است کمي پس و پيش شود. من آن صفحه راپيشتر در کتابي ديده بودم (نسخه چاپ شده) الان به دليل عدم دسترسي به کتاب مذکور کتاب الکترونيک را تهيه کردم و به ترجمه فارسي مراجعه کردم. در نسخه در دسترس من صفحه977 به کشته شدن اسيران جنگي به فرمان محمد و به دست افرادش (از جمله علي) اشاره شده است که آن مورد هم در آن وجود دارد.
    البته نام «عقبه» به جاي «عتبه» نگاشته شده است. در آنجا علي فردي به اسم نضر بين حارث را ميکشد و عقبه هم به دست کس ديگري کشته مي شود.


    پيامبر صلى الله عليه و سلم دعوت عقبة بن أبي معيط را پذيرفت ولى به او گفت تا اسلام نياورد دست به غذايش نميزند، بنابراين عقبة بن أبي معيط شهادتين گفت ولى هنگامى كه أمية بن خلف با خبر شد به عقبة بن أبي معيط گفت كه تا تف به صورت پيامبر صلى الله عليه و سلم نياندازد و به دين قريش برنگردد با او صحبت نميكند، بنابراين عقبة بن أبي معيط قول أمية بن خلف را بر دين اسلام برترى داد و تف به صورت مبارك پيامبر صلى الله عليه و سلم انداخت و از دين برگشت و نهايتا با حالت كفر به هلاكت رسيد.
    ابن سعد مي‌نويسد: «پيامبر(ص) همراه اسيران به سوى مدينه مى‏آمد. چون به عرق الظّبيه رسيد، به عاصم بن ثابت دستور فرمود كه گردن عقبة بن ابى معيط را بزند، عقبه گفت: اى واى بر من، اى گروه قريش، چرا بايد از ميان همه اسيران من كشته شوم؟ پيامبر(ص) گفت: به واسطه دشمنى‏ات با خدا و رسول خدا(ص). گفت: اى محمد، منت نهادن تو برتر و بهتر است، مرا هم مانند يكى از قوم من قرار بده، اگر آنها را مى‏كشى مرا هم بكش و اگر آنها را رها مى‏كنى مرا هم رها فرماى، و اگر از ايشان فديه مى­‏گيرى از من هم فديه بگير، اى محمد، چه كسى سرپرست دختركان و فرزندان كوچك من خواهد بود؟ پيامبر(ص) فرمود: آتش! اى عاصم، او را ببر و گردنش را بزن! عاصم او را پيش انداخت و گردنش را زد. پيامبر(ص) به عقبه مى‏گفت: به خدا قسم، تا آنجا كه مى‏دانم مرد بسيار بدى هستى. به خدا و پيامبر او و كتابش كافرى و پيامبر خدا را آزار مى‏دادى، خدا را مى‏ستايم كه تو را به قتل رساند و چشم مرا روشن كرد.» المغازي ،ص84،85
    اما کس ديگري هم وجود دارد به اسم عتبه (عتبيه) بن ابي لهب! آن فرد هم گويا به صورت محمد تف انداخته بوده است.

    اين تشابه اسمي در منابع و تف انداختن هردوي آن افراد به صورت محمد،احتمالا موجب شده است که رفرنس ها جابه جا شود.
    يعني عتبه به صورت پيامبر تف انداخته است، عقبه نيز به صورت پيامبر تف انداخته است. حال عقبه و کس ديگري به اسم نضر بن حارث در جنگ بدر اسير مي شوند و علي نضر بن حارث را مي کشد. و طبري ماجراي کشته شدن عقبه و نضر بن حارث به دست علي را نقل کرده است نه کشته شدن عتبه!
    با تشکر از توجه تو دوست خوب، رفرنس راهم بعد از رويت نسخه قديمي و چاپي با صفحه مربوط (که ممکن است همين باشد)منطبق ميکنم.

برای سارا پاسخی بگذارید لغو پاسخ