فرمانده عرب خطاب به فرمانده ایرانی:
ما به فرمان پروردگارمان سوی شماآمدهایم که در راه وی پیکار کنیم و فرمان او را به کار بندیم و وعده او را محقق کنیم و شما را به اسلام و به حکم خدا بخوانیم که اگر پذیرفتید شما را میگذاریم و باز میگردیم و کتاب خدا را میانتان وا میگذاریم واگرنپذیرید برما واجب است که با شما پیکار کنیم مگر آنکه جزیه دهید که اگر ندهید، خداوند سرزمین و فرزندان و اموال شما را به ما دهد.
منبع: تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 1753
اعراب با شمشیر آمدند تا دینشان را به زور به ایرانیان تحمیل کنند یا جزیه بگیرند!
پ ن : جزيه = پول زور!
2 دسامبر 2010 at 3:00 ق.ظ.
دوصد درود بر اندیشه ی گرامی.
پس از چندهفته دوباره فرصت کردم بیام وب.
بسیار دلتنگ قلمت بودم.
ممنون که هنوز هستی.
پاینده باشی…
2 دسامبر 2010 at 12:46 ب.ظ.
ممنونم نيا جان. من هم دلتنگ شما بودم. سرافراز باشي.
2 دسامبر 2010 at 3:11 ق.ظ.
راستی یک نکته در رابطه با این دیالوگ فرماندهان ایرانی و عرب به ذهنم رسید که اگه نگم یقینا اتفاق خاصی واسه بقیه نمی افته ولی خودم دلم میسوزه.!
میگم یعنی اگر پدران ما همون زمان پول زور میدادن به این اعراب مهاجم،امکان داشت این بلای آسمانی که نه بلای کشورهمسایه سرمون نازل نشه.!
2 دسامبر 2010 at 12:48 ب.ظ.
به نظر من در آن زمان ايران از نظر نظامي و حکومتي ضعيف بوده است. اما با اين حال اعراب را در حدي نميدانستند که خطري جدي ايجاد کنند. فکر ميکنم بهترين کار اين بود که با وعده همچون همان پول آنها را بازگرداند و با تدارک يک لشکر و قواي عظيم به آنجا حمله ميکدند و جهاني را از اين سرطان مهلک رهايي ميخشيدند.
3 دسامبر 2010 at 2:29 ق.ظ.
خیلی باحال بود.
به این میگن پولتیک از نوع ایرانی.!
وای اگه تو اون موقع اونجا بودی الان اسمت تو همین تاریخ طبری ثبت شده بود.
شاد باشی…
2 دسامبر 2010 at 1:14 ب.ظ.
پری صفاری
A Brave, Honorable Persian Woman, Pari Saffari, Speaks OUT about ISLAM
3 دسامبر 2010 at 10:38 ق.ظ.
بزرگوار
از ۲ روی از شما پوزش میخواهم یک، از سوی ماله کشان از نوفل لوشاتو تا تهران و پس از آن، از سوی خودم که از آنجا که بسیار شتاب زده پیام تصویری آن مال کشی که از ترس این خونخواران فراری شد را بی توجه به اینکه این پیامی است مربوط به ساله پیش برای شما ارسال کردم و شما هوشیار بودید و اشتباه مرا اصلاح کردید.
از این که به ریشهها نگاه میکنید و میپردازید خوشحالم، دیگران را هم به اندیشیدن و خواندن بیشتر فرا خوانید، وامی بگیرم از اولین قربانی قتلهای زنجیره ای، خشم را به اندیشه بدل کنیم، بزرگواری میگفت اگر مردم را از خرافات و آنچه مایه کسب این دجالان است خالی و خواندن، اندیشیدن و دانش را جایگزین کنیم، هزاران ماله کش و خنیاگر نمیتوانند دیو را بزک کنند و به این مردم قالب کنند