بیایید روراست باشیم دوستان، بیایید برای ما (افرادی که معتقد هستیم جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست) شرح دهید که دنباله روی از اکبر هاشمی رفسنجانی چه سودی دارد؟ آقای هاشمی به تازگی اعلام کرده اند که حرکت اعتراضی مردم باید تداوم یابد. برای چه؟ به دنبال چه؟ آیا هزینه های جانی و مالی و زندان و … برای انتقال قدرت از سیدد علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد به اکبر هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی؟ آن هم تحت نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی؟ شما تصور میکنید که مردمی که در خیابان هستند به این دلیل آمده اند؟ تصور میکنید که مردم عاشق رئیس جمهور امام هستند؟ بیایید روراست باشید و از این بازی دادن دست بردارید. آیای اکبر هاشمی رفسنجانی به دنبال برگزاری رفراندم برای تعیین نظام سیاسی ایران است؟
دوستان من، هرکسی میتواند منش سیاسی و اجتماعی مطلوب خود را مستقلا اختیار کند، اما دعوت به سکوت دیگران به بهانه تفرقه افکنی و همسویی آنها با خود کار پسندیده ای نیست. این نوشته یک جستار ساده است برای روشن شدن تکلیف ما. من در رفتار و منش شما خصوصیاتی می بینم که هرگز به اهدافی چون سکولاریسم، دمکراسی و رعایت کامل حقوق بشر ختم نمی شود.
ازجمله آنها :
- اعتقاد به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه.
- دنباله روی از مرجعیت و وجود ادبیات آفتابه داری مذهبی (پسوند و پیشوند های مذهبی) برای پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی، بروز رفتارهای متناقض در مقاطع زمانی از سوی سران اصلاح طلب و مبهم گویی اعتقادی.
- عدم وجود هرگونه روحیه انتقاد پذیری و برخورد نامناسب با طیف های غیر مذهبی و سکولار که معتقد به جمهوری اسلامی نیستند و سانسور و برچسب زنی برای خاموش کردن یا همسو کردن آنها (از سوی سطح میانه اصلاح طلب ها)
- رفتار احساسی و استفاده از وسیله هایی که نقطه مقابل آزادی است(نظارت دین بر قوانین و حکومت) به بهانه نیل به آزادی.
- بهانه آوردن برای عدم موضع گیری روشن در مورد سکولاریسم بر این اساس که هزینه آن سنگین است، در حالی که در جاهای دیگر این ادعا وجود دارد که اصلاح طلبان سنگین ترین هزینه ها را پرداخته اند و می پردازند(مثلا می گوین خواهرزاده موسوی را به قتل رساندند). بسیار خوب، اگر هزینه های سنگین پرداخته اند و نترس و شجاع هستند، دیگر بهانه هزینه برای نشانه رفتن اهداف اساسی و تغییرات بنیادی مورد نیاز در جهت نیل به آزادی بی اعتبار است.
به راستی آیا می توان باور داشت که اکبر هاشمی رفسنجانی از سکولاریسم حمایت کند؟ بهره بردن از ایشان چه سودی دارد؟ چه بهره ای؟ فقط همین که آب گل آلود باشد کافی است؟ آیا توجه نمیکنید که فرزندان ایران در این آب گل آلود گم میشوند و کسی را هم ندارند که چون تاج زاده و نوری زاد و … برایشان سرو صداکند؟ دوستان من، به راستی این هزینه ها برای این انتقال قدرت است؟ بیایید و صراحتا (در همه سطوح و نه فقط در سطح سران) اعلام کنید که هرگز به دنبال اهدافی چون رفراندم، سکولاریسم و برچیده شدن ولایت فقیه نیستید. این فریبکاری است که سران چنین میگویند و پیروانشان همه جا جار می زنند که آنها مخالفتی ندارند فقط چون هزینه اش زیاد است نمی توانند بگویند! و یا اینکه قدم به قدم، اول دولت اصلاح طلب و سپس اهداف بعدی. این سخنان فریبکاری است دوستان من. بیایید روراست باشید.
صحبت من تنها از روی نگرانیم از هزینه های جانی فرزندان ایران است که برای آزادی تلاش میکنند ولی تلاش آنها در اهدافی بس کمتر از آن مصادره می شود. من خسته ام از این دور باطل، اگر به راستی به دنبال اهدافی که برشمردم نیستید، لطفا این موضوع را در همه سطوح اعلام کنید تا پتانسیل عملی افرادی چون من در همسویی با شما تخلیه نگردد. تعریفی دقیق از اهداف و آزادی ارائه دهید تا همه به روشنی از آنچه که برایش هزینه می دهند مطلع گردند.
این روزها تعداد زیادی از مردم ایران از هر قشری که مخالف با جمهوری اسلامی است به جنبش سبز پیوسته اند و سخاوتمندانه تلاش میکنند. آیا همین که بگویید هر که آمد خوش آمد کافی است؟ آیا این بی انصافی نیست که آزادی خواهی را به دنباله روی از هاشمی رفسنجانی و اصلاح جمهوری اسلامی (نمیدانم چه چیز قرار است اصلاح شود) تحت ولایت فقیه محدود کرد؟
پ ن : اگر این مطلب را میخوانید، به جای توجیه سازی و برچسب زنی، منصفانه برخورد کنید و مردانه راستش را بگویید.