پدر جان، همه اش تقصیر تو است. همه اش از آن انگشتری لعنتی تو است

پدر جان، شنیده ای که پروین احمدی نژاد! از یک جایی در آمده است و گفته است دختر تو پول می گیرد تا در خیابان بی حجابی کند؟ می دانم زیر سر آمریکای خبیث است!  پدر جان شنیده ای که جوانی را با ماشین زیر گرفتند؟ شنیده ای که چند نفر را از روی پل پرت کردند پایین؟ می دانم اغتشاشگر بودند! این را هم شنیدی که 5 نفر را اعدام کردند؟ آخ ببخشید، تجزیه طلب بودند. این را هم شنیده ای که علامه مجلسی نوشته است که امام زمان از ران مادرش متولد شده است؟ می دانم، از قدرت خدا است! آن انگشتر در دستت چیست؟ ربطش را چند بار برایت بگویم؟ تو دلت به این حجره بازارت خوش است. می دانم من گرسنگی نکشیده ام! پدر جان، آن امامی که برایش انگشتر به دست کرده ای، ضحاک ته چاه است. او همانی است که نماینده‌اش من و ندا و سهراب و فرزاد را کشت. دیگر طاقت ندارم که بگویی چه ربطی دارد. این بار حجره تورا هم آتش می زنم تا من از گرسنگی بمیرم و تو بمانی و آن انگشترت. مگر می شود موجود ماورایی‌ات که برایش انگشتر به دست کرده ای و همه چیز را می بیند، در برابر این همه دروغ ساکت بماند؟ چرا آن کسی که انگشتر برایش در دست کرده ای این همه بی عرضه است؟ چرا از انگشت نماینده اش خون می چکد؟ پدر جان، حالم از انگشتانت به هم می خورد.

اینجا کجاست که تو بنده یک حجره بازار شده ای؟ مبادا دم از مرام و معرفت بزنی! هر بار که بگویی من شرمنده ات میکنم. برو و با هیئت راه انداختنت خوش باش ولی من همیشه خواهم گفت که آن هیئت، حق السکوت خون برادر و خواهر من است. چقدر داشتن چنین پدر انگشتر به دستی سخت است! بگذار خیالت را راحت کنم پدر جان، من بنیان این تزویر را بر خواهم کند. تو با ترسویی مملکتمان را تباه کرده ای. ای کاش پول داشتم تا به تو پول میدادم که در خانه بمانی و با انگشتری هایت بازی کنی. من عصابنی هستم، و تو مقصری. یا آن انگشتری لعنتی‌ات را بردار و یا این سیاهی هایی را که میگویم تحمل کن. اینها نتیجه اعمال توست. آن زمان که تو عکس در ماه می دیدی، من هنوز در کوچه سرگرم بازی بودم.

پدر جان، پروین احمدی نژاد دیگر چیست؟ این دیگر چه موجودی است؟ چگونه تحمل میکنی که به دخترت بگوید پول میگیرد تا بد حجابی کند؟ مگر دختر خوش‌لباس و زیبای خودت را نمی شناسی؟ همان دختر شر و شیطونی که اگر در خانه نباشد سقفش بر زمین می آید. چگونه تو اجازه می دهی که غرور و زیبایی‌اش را چنین تازیانه بزنند؟  می دانم، همه اش از آن انگشتری لعنتی است. تو مسلمانی و شیعه علی هستی، دستت را بیار بالا، آهان این هم نشانه اش!


10 پاسخ برای «پدر جان، همه اش تقصیر تو است. همه اش از آن انگشتری لعنتی تو است»

  • arash

    لذت تلخي بود.قلم بسيار زيبايي داري.متشكرم.

  • MyIranAzad

    خیلی قشنگ نوشتی. خیلیییی. چیزایی هست که خیلی از ماها باهاش روبرو هستیم. مرسی

  • nima

    مرگ بر ولی وقیح

  • یلداسبزپوش

    عزیزم، پروین احمدی نژاد چون برای تبلیغ برادرش از زنان کرایه ای استفاده می کند فکر کرده دختران زیبا و معصوم ما هم از آن دسته اند،جواهر را با بدلی مقایسه کرده، نگاهی به عکس های چاپ شده از طرفدارانش در قبل از انتخابات و 9 دی و غیره بیاندازی منظورم را می فهمی.

  • sara

    سلام

    با تشكر زيبا بود.

    راستي مي دونستيد سنيها به امام غايب ميگن امام موهوم!

    ميشه خواهش كنم اگه امكان داره يه دعونتامه بالاترين برام بفرستين ؟

  • س. ن. آ (علي)

    گفت شيخا نيك ورد آورده اي
    ليك سوراخ دعا گم كرده اي

    دوست عزيز و سبز و ناديده ام

    ما با حكومت خود مشكل داريم.سر آشتي هم با آن به هيچ وجه نداريم. اما اين باعث نيم شود يه مقدسات و عقايد يك ديگر به اين راحتي توحين كنيم. اگر ريشهء همهء مشكلات بشر در انگشتر عقيق پدران ما بود كشته هاي ميدان تيان آن من و مسلمانان ابغور چين را چه مي گويي؟
    مردمان سوخته با ناپالم و مظلوم ويتنام و رنج كشيدگان در سيبري را در عصر استالين و قبل و بعد از او چطور؟
    بوسني و هرزگوين و جنين هايي كه از شكم مادر بيرونآاورده شدند و تبديل به توپ فوتبال شدند را چطور تعبير مي كني؟
    صحبت از بيدارگري هاي اسرائيل، عربستان سعودي، و حتي حكومت هاي اروپايي طي جنگ هاي صليبي و در دهه هاي اخير خيلي بحث را طولاني خواهد كرد.
    پروين احمدي نژاد و فاطي ارهء رجبي نيم وجبي لكه هاي ننگ بشريتند، ولي شبكه هايي مثل فارسي وان هم خطر و ضررشان براي خواهران و دختران و مادران ما كم تر از آن ها نبوده، قطعآ خيلي هم بيشتر است.
    ما در قرآن مجيد آيه اي داريم كه خطاب به مسلمانان توصيه مي كند دشمني با كفار ستمگر كه مدتها آن ها را شكنجه شكنجه مي كردند و مي آزردند بپرهيزند. ما امروز هم به چنان آياتي بي نهايت نيازمنديم.
    مرگ بر ديكتاتور يكي از معانيش همين است، و نهضت سبزمان اگر منحرف نشود بايد به چنان راهي برود.

  • sima

    Last June was the beginning of the end of this regime. I hope the children of the revolution who are blaming their parents for what they did to get them into this mess, would not have to justify themselves to their children down the road. As long as we change faces and not the system, and create idols/heros out of the politicians, follow them blindly, don’t question them, and don’t hold them accountable for their actions, nothing will be achieved. I hope this time around, we are wiser and know what we are getting ourselves into.
    Some of the leaders of the opposition have a dark past and they need to come clean. They also need to depart with their idol Khomaini, otherwise, we will be going back to where we started 30 years ago.
    I remain hopeful for a democratic and free Iran, but the question is when are we going to get there.

  • binam

    سلام دوست عزیز
    قلمت زیباست وتلاشتان برای ایجاد یک فضای سکولار قابل قدردانی است اما درست نیست که به مقدسات دیگران توهین کنید این دقیقا همان رفتار کسانی ست که ما از انها انتقاد کردهایم ومحارب به حساب امدیم

  • sima

    The division that happened with the establishment of the Islamic Republic is eventually going to work out in people’s favor and the wider the division becomes between the different factions of the regime the better it is for the people in the long run. Corrupt regimes usually fall from within, because they are thieves and there is no honor system amongst thieves.

    Look at the different factions of the Islamic Republic, so called reformists (eslahtalaban) and the conservatives (osoolgara). One day, they were the same and inseparable. Actually the reformists built the current government and put the infrastructure in place. If you examine all the organizations that were established after the revolution, they were built by the reformists as they had more than a second grade education, even though they had no experience in economics and politics and running a country. One was a Pharmacist, the other architect, another engineer and no one had any practical experience in government. They killed experienced people from the previous regime as they had worked under the Shah. Their only experience was in possibly weekly meetings in the suburb of Washington, DC in a mosque discussing how to bring their leader Khomaini to Iran. Therefore, I still don’t trust them. This group also used to work closely with Mojahedin-e Khalgh.

    If Mousavi, Yazdi, Sazgara, Hajarian, Karoubi, Khatami, or any others in the establishment were half decent, they would have said something about the massacre of Khavaran or Montazeri or Shariatmadari or Taleghani. Not only they they did not, but stood firmly behind the regime and supported a senile like Khomaini. Behind closed doors they made arms deals with the Reagan administration and at the same time told people America was sucking the blood out of Iran and Iranians. These are bunch of hypocrites and I for one do not trust them.

    I quote again:
    «If someone betrays you once, it is their fault; if they betray you twice, it is your fault.»

بیان دیدگاه